قول صحيح درباره حقيقت وحى - پیامبر شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر شناسی - نسخه متنی

علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«وظيفه خود را كه به مقتضاى نداى وجدان عهده دار قيام و دعوت مى شد نبوت ورسالت نام گذاشت ». از قرآن مجيد خلاف اين معنا فهميده مى شود زيرا خداى متعال مى فرمايد (و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقويها) (10) به دلالت آيه هرفرد از انسان با وجدان و نهاد خدادادى خود نيك و بد و زشت و زيباى اعمال خودرا درك مى كند و نداى اصلاحات در درون هر انسان نهفته است جز اين كه برخى گوش داده رستگار مى شوند و برخى اعتنا نكرده به سوى بدبختى قدم برمى دارند چنانكه بعد مى فرمايد: (قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها) (11) .

و اگر نبوت و رسالت اثر همين نداى وجدان بود كه عموميت دارد، همه افراد نبوت و رسالت را داشتند و حال آن كه خداى متعال اين منصب را به برخى از افراداختصاص مى دهد.

ب : كسانى كه آفريدگارى براى جهان معتقد نيستند مى گويند:

سازمان نبوت و وحى و تكاليف آسمانى و ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ را سياست دينى و در حقيقت از باب دروغ مصلحت آميز مى دانند مى گويند: پيغمبران مردان اصلاح طلبى بودند و مقرراتى براى اصلاح جامعه بشرى در شكل دين آوردند و چون مردم اعصار گذشته تاريك و غرق جهالت و خرافه پرستى بودند، پيغمبران نظم دينى را در سايه يك سلسله اعتقادات خرافى از مبدا و معاد نگهداشتند.

علامه طباطبائى (ره) در جواب اين گروه چنين بيان مى كند:

«با مطالعه تاريخ زندگى پيامبر اكرم(ص) در مى يابيم كه آن حضرت به دعوت خودصد در صد ايمان و كاملا اعتماد و اطمينان داشته است در اين صورت اگر داستان اعتقادات دينى داستانى خرافى بود، اين همه براهين و ادله كه در قرآن كريم به اعتقادات اسلامى اقامه شده واحتجاجاتى كه براى اثبات صانع عالم و توحيد وساير صفات وى و ساير اعتقادات راجع به نبوت و معاد شده، هرگز معنى نداشت » (12) .

قول صحيح درباره حقيقت وحى

بدون شك ما نمى توانيم از رابطه وحى و حقيقت آن اطلاع زيادى پيدا كنيم چون وحى يك نوع ارتباطى است خارج ازارتباطهاى شناخته شده ما. و همچنين ادراكى است خارج از حدود ادراكات ما.

علامه طباطبائى (ره) در اين باره مى فرمايد:

«مطلب شايان توجه آن است كه شعور وحى نزد ما مرموز بحوده و نسبت به چگونگى آن اطلاعى نداريم و چگونگى رسيدگى آن به اين حقائق را نيز نمى فهميم يعنى يك ارتباط واقعى در ميان محتويات دعوت دينى از معارف و اخلاق و قوانين وجود داردكه از فكر ما پوشيده است. زيرا اگر رابطه آنها بعينه همان بود كه ما مى فهميم بدون ترديد شعور وحى كه درك كننده آنهاست، همان شعور فكرى ما مى شد در صورتى كه اين طور نيست پس بايد گفت كه نبى با شعور وحى روابط مرموز آنها را درك كرده و در مقام تبليغ ما با زبان خود ما سخن گفته و از روابط فكرى مااستفاده مى كند» (13) . در جاى ديگر در مورد وحى چنين مى گويد:

«وحى يك نوع تكليم آسمانى(غيرمادى) است كه از راه حس و تفكر عقلى درك نمى شود، بلكه با درك و شعور ديگرى است كه گاهى در برخى از افراد -بحسب خواست خدائى- پيدا مى شود.

و دستورات غيبى يعنى نهان از حس و عقل را از وحى و تعليم خدائى دريافت مى كند» (14) .

بالاخره حقيقت وحى را علامه براى ما انسانها مجهول مى داند آنجا كه مى گويد:

«ما كه از اين موهبت بى بهره هستيم و به عبارت ديگر آنها را نچشيده ايم حقيقت آن براى ما مجهول است تنها برخى از آثار آن را كه از آن جمله قرآن مجيدمى باشد، به ما رسده است » (15) .

1- المفردات الراغب، ص 515.

2- مقاييس، اللغه، ج 6، ص 93.

3- لسان العرب، ج 15، ص 379.

4- تفسير نمونه، ج 20، ص 491.

5- همان مدرك.

6- يونس، 38.

7- اسرى، 88.

8- بقره، 97.

9- شعراء، آيه 194.

10- شمس، 8.

11- شمس، 10.

12- علامه طباطبائى، قرآن در اسلام، از ص 73 الى 84.

13- علامه طباطبائى، مجموعه رسائل، مقاله وحى، ص 46.

14- علامه طباطبائى، قرآن در اسلام، ص 85.

15- همان مدرك، ص 100.

/ 89