جامعيّّت قرآن از نگاه احاديث - پیامبر شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر شناسی - نسخه متنی

علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جامعيّّت قرآن از نگاه احاديث

مقدمه

بحث در مورد جامعيّت قرآن، از ديرباز تاكنون مورد توجه مفسّران و قرآن پژوهان بوده است و با توجه به تصريح قرآن در خصوص اصل جامعيّت، همگان آن را پذيرفته اند؛ گرچه درباره محدوده آن اختلاف كرده اند. عدّه اى قائل به جامعيت مطلق قرآن شده اند و نتيجه گرفته اند كه در قرآن، تمام آنچه كه مى توان نوعى ادراك و فهم به آن پيدا نمود، وجود دارد؛ هرچند عقل و درك ما از شناختن آن قاصر است. سيوطى پس از برشمردن جمعى از علوم كه از قرآن استنباط مى گردد، مى نويسد: علوم ديگرى را نيز در بر دارد، از جمله: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم و غير اينها.1غزالى در«احياءالعلوم» و «جواهر القرآن»2، زركشى در«البرهان»3 و شمارى ديگر اين نظريه را پذيرفته اند؛ البته زركشى، مراد از تمام علوم را اصول كلّى آنها مى داند.در مقابل ديدگاه اول، گروهى معتقدند اگر هم بحثى از علوم(غير از علم دين) در قرآن آمده، فقط جنبه هدايتى و تربيتى آن مورد نظر بوده است. براى نمونه مى توان از شاطبى و دكتر ذهبى4 و علامه طباطبايى نام برد. علامه طباطبايى مى فرمايد:چون قرآن كريم كتاب هدايت است و جز اين، كارى ندارد، لذا ظاهرا مراد از«كلّ شىء» همه آن چيزهايى است كه برگشتش به هدايت است، از معارف حقيقيه مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرايع الهيه و قصص و مواعظى كه مردم در هدايت و راه يافتنشان به آن محتاجند؛ و قرآن، تبيان همه اينهاست.5در بررسى ديدگاههاى دو طرف، استناد به مجموعه روايات، كمتر به چشم مى خورد و مهمترين دليل آنها آيه معروف«تبيانا لكل شىء»6 است كه هر كس در تفسير آن، يار ظنّ خويش گرديده است.

در اين نوشتار، تا آنجا كه امكان داشته است، روايات مربوط به اين بحث، جمع آورى و به پنج دسته تقسيم شده و معناى جامعيّت و شرط آن، روشن گرديده است و در نهايت، دسته ششم روايات آورده شده كه در سبك و سياق پنج دسته اول نيست؛ بلكه نشان مى دهد كه سنّت هم بايد در كنار قرآن باشد، تا بيان كننده و روشنگر جامعيّت قرآن باشد؛ گرچه همان طور كه بعدا نشان خواهيم داد، از گروه پنجم روايات هم مى توان اين مطلب را فهميد؛ ولى در گروه ششم، به لزوم همراهى كتاب و سنّت براى انتقال مفاهيم، تصريح گرديده است.

قبل از ورود به بحث، تذكّر چند نكته ضرورى است:اولا، يكى از معدود ابواب حديثى كه در بين روايات موجود در آنها تعارضى وجود ندارد، همين بحث جامعيت قرآن است و اگر در ظاهر هم اختلافى باشد، به راحتى جمع عرفى بين آنها صورت مى گيرد.ثانيا، از كنار هم قرار دادن روايات، به تدريج معناى«جامعيت» روشن خواهد شد.ثالثا، همه روايات مرتبط با موضوع جامعيت قرآن، در اين نوشتار نيامده اند؛ ولى سعى شده است كه سند روايات نيز ملاحظه شوند و روايات قوى تر مورد استشهاد قرار گيرند.دسته اول:در اين دسته، رواياتى است كه دلالت دارند«تمام علوم و احتياجات انسان، در قرآن وجود دارد»:1ـ به عنوان نمونه، امام صادق(ع) قسم خوردند كه هيچ گاه انسان در حسرت نخواهد بود كه چرا فلان مطلب در قرآن وجود ندارد:

إنّ اللّه عزّوجلّ أنزل فى القرآن«تبيانا لكلّ شىء» حتى واللّه ما ترك شيئا يحتاج اليه العبد، حتى واللّه ما يستطيع عبد أن يقول«لوكان فى القرآن هذا» الاّ و قد أنزله الله فيه؛7خداوند آيه«تبيانا لكل شىء» را نازل كرد و به خدا قسم از آنچه انسان به آن نياز دارد فروگذار نكرد و به خدا قسم هيچ كس قادر نيست بگويد«اى كاش فلان مطلب در قرآن وجود داشت»؛ زيرا هر آنچه انسان نياز داشته باشد، خداوند در مورد آن، آيه اى نازل كرده است.2

ـ امام باقر(ع) همين مضمون را با اندكى تفاوت بيان فرموده اند:إن اللّه تبارك و تعالى لم يدع شيئا تحتاج اليه الامّة الى يوم القيامة الاّ أنزله فى كتابه؛8خداوند آنچه را كه امّت تا روز قيامت بدان احتياج دارند، در قرآن آورده و براى رسولش بيان فرموده است.3ـ سماعةبن مهران از امام كاظم(ع) سؤال مى كند:«آيا پيامبر(ص)، در زمان خود، آنچه را كه مردم احتياج داشتند بيان فرمود؟» حضرت، علاوه بر آنكه جواب مثبت دادند، اضافه كردند:«بله؛ آنچه را تا روز قيامت، مردم نياز دارند بيان كرده است»:أصلحك اللّه، أتى رسول اللّه الناس بما يكتفون به فى عهده؟ قال: نعم و ما يحتاجون اليه الى يوم القيامة.94ـ امام على(ع) در بيانى كه در مورد اختلاف علما در فتواست، فرمود:أم أنزل اللّه دينا ناقصا فاستعان بهم على اتمامه، أم كانوا شركاء فلهم أن يقولوا و عليه أن يرضى، أم أنزل اللّه دينا تامّا فقصر الرسول(ص) على تبليغه و أدائه، واللّه سبحانه يقول«ما فرّطنا فى الكتاب من شىء» و «فيه تبيان كلّ شىء»؛10يا خداوند، دين ناقص فرستاده و از اين عالمان در تكميل آن يارى خواسته؟ يا اينان شركاى اويند و حق دارند بگويند و بايد خشنود باشد از راهى كه آنان مى پويند؟ يا دينى كه خدا فرستاده، تمام بوده و پيامبر(ص) در رساندن آن كوتاهى نموده؟ در حالى كه خداوند سبحان گويد: «فرو نگذاشتيم در كتاب، چيزى را» و گويد كه «در آن، بيان هر چيزى هست».اضافه بر اين چهار مورد كه نقل شد، رواياتى ديگر نيز به همين مضمون وارد شده است.

11 نتيجه اين دسته روايات كه ائمه به طور مطلق فرموده اند«همه چيز در قرآن وجود دارد»، اثبات جامعيت مطلق براى قرآن است؛ امّا چهار دسته روايت ديگر وجود دارد كه اطلاق فوق را محدود نموده، به تدريج روشن مى كند كه مراد از اين علوم چيست.

/ 89