سرگذشت «شق صدر النبى » (ص) از پندار تا حقيقت - پیامبر شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر شناسی - نسخه متنی

علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرگذشت «شق صدر النبى » (ص) از پندار تا حقيقت

مقدمه

صفحات تاريخ گواهى مى دهد، دوران زندگى رهبر مسلمانان جهان از آغاز كودكى تا روزى كه به پيامبرى و رسالت مبعوث شد و تا زمانى كه دعوت حق را لبيك گفته و به سراى باقى شتافت، پر از حوادث شگفت انگيز مى باشد. اين حوادث بيانگر اين واقعيت است، كه حيات پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم يك زندگى عادى نبوده و حكايت از عظمت شخصيت او مى كند.

دانشمندان مادى و تاريخ نويسانى كه جهان بينى آنان تنها از دريچه ى مادى گرى شكل مى گيرد، وقوع حوادث غير عادى در زندگانى انبياى الهى را زايده ى پندار ويا ساخته و پرداخته حب و علاقه زياد پيروان اديان مى دانند. اين دانشمندان، حداكثر، انبياى الهى را انسانهاى فوق بشرى كه با افكار نورانى خود سير زندگانى بشريت را روشن نموده، معرفى كرده اند. (1)

دانشمندان مسلمان با قبول عالم ماده و روابطى كه بر آن حاكم است، بر اين عقيده اند: تمام پديده هاى عالم به اراده ى الهى مى باشد و امور جهان تحت قدرت خداوند تدبير مى شود، و خداوند در جهت هدايت انسانها، بنا به مصالحى كه خود آگاه است، از باب لطف و رحمت بر بندگان، حوادث شگفت انگيزى را در مورد بعضى از انسانها تحقق مى بخشد، تا آنها مشعلهاى ايت بشريت شوند.

از جمله اين موارد، حوادث مهم دوران كودكى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را مى توان ذكر كرد، مانند: شكاف برداشتن طاق كسرى و پر شير شدن رگهاى خشكيده ى سينه حليمه سعديه و زياد شدن بركات در قبيله او (2) ، و....

متاسفانه در بين نقل اين ارهاصات (3) و كرامات كه نشانه هاى عظمت شخصيت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است و سبب فخر و مباهات مسلمانان مى باشد، عده اى ناآگاه يا مغرض، خلاف واقعها ومطالب ناروايى به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نسبت داده اند، كه اگر بپذيريم با سوء نيت همراه نبوده، حاصلى جز وهن شخصيت پيامبر بزرگ اسلام و خدشه به عظمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در بر ندارد.

از جمله اين اسراييليات داستان «غرانيق و شق صدر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم » را مى توان ذكر كرد كه در كتابهاى حديث و تاريخ غير اماميه رواياتى جعلى در مورد شكافتن سينه پيامبر در كودكى نقل شده و اين واقعه را در شما ر فضايل و كرامات حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم برشمرده اند.

اين نوشتار پژوهشى در مورد داستان «شكافتن سينه پيامبر» در كودكى و بررسى صحت آن مى باشد.

در اين پژوهش بعد از طرح مساله و تعريف واژه هاى آن به بيان فرضيه هاى مطرح درباره اين داستان مى پردازيم و در ادامه، پيشينه هاى روايى و تاريخى بحث و ديدگاههاى مختلف را در مورد آن ذكر مى كنيم و در پايان نظريه مختار را مى آوريم.

طرح و تبيين موضوع «شق صدر النبى »

جمعى از اهل حديث (اهل سنت) (4) از حليمه سعديه نقل كرده اند: پس از آن كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم را براى شير دادن به ميان قبيله خود بردم، هنوز چند ماهى از اين ماجرا نگذشته بود كه (طبق معمول روزهاى سابق) محمد صلى الله عليه و آله و سلم با فرزندان ديگر براى بازى به پشت چادرها رفتند، ناگهان برادر رضاعى او سراسيمه و شتابان به نزد ما آمده، گفت: برادر قريشى ما را دريابيد كه دو مرد سفيد پوش او را گرفته خواباندند، سينه اش را شكافتند و چيزى از سينه او بيرون آوردند. حليمه گويد: من و شوهرم به جانب او روان شديم، بچه را با رنگى پريده، مضطرب و وحشت زده در نقطه اى از بيابان مشاهده كرديم، بى اختيار در آغوشش كشيده، بدو گفتم: پسرجان چه اتفاقى برايت افتاده، او گفت: دو مرد سفيد پوش پيش من آمدند و مرا خوابانده سينه ام را شكافتند، قلب مرا در آوردند و غده اى سياه از آن بيرون كشيدند و آن را در طشت طلايى شستشو دادند و دوباره در جايش قرار دادند.

مطلب بالا خلاصه داستانى است به نام «شق صدر النبى صلى الله عليه و آله و سلم » كه در كتابهاى روايى و تاريخى اهل سنت آمده است.

و به عنوان كرامت و فضيلتى براى پيامبر نقل شده است. (5) ناقلان اين داستان مى گويند: اين عمل در مدت عمر پيامبر پنج مرتبه تكرار شده است: زمان طفوليت حضرت، قبل از پنج سالگى، در ده سالگى، در بيست سالگى و در شب معراج و تكرار اين حادثه را سبب ازدياد شرافت و مقام حضرت دانسته اند، و اين معنى را برخى از شعرا به نظم درآورده، گفته اند: (6)

لقد شق صدر النبى محمد مرارا تشريف وذا غاية المجد

فاولى له التشريف فيها مؤثل لتطهير من مضغة فى بنى سعد

و ثانيه كانت له و هو يافع و ثالثه للمبعث الطيب الند

و رابعه عند العروج لربه و ذا باتفاق فاستمع يااخا الشد

و خامسه فيها خلاف تركتها لفقدان تصحيح لها عند ذى النقد

به راستى پاره شدن سينه محمد صلى الله عليه و آله و سلم در چند مرتبه به خاطر كمال شرافت و رسيدن به نهايت مجد و بزرگوارى است.

پس نخست، جمع گشت تمامى شرافت بر او، تا از لعاب دهان بنى سعد تطهير شود.

بار دوم، زمانى بود كه نوجوانى را مى گذراند، و بار سوم هنگام بعثت پاكيزه و بلند مرتبه.

نوبت چهارم، گاه معراج به سوى پروردگار بود، اى برادر هدايت يافته! بشنو اينها را كه همه مورد اتفاق نظر است.

نوبت پنجم مورد اختلاف است و من به جهت فقدان دليل درست ، كه انتقاد كنندگان مطرح كرده اند آن را رها نمودم.

/ 89