علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده
زيباييها و آرايه هاى واژگانى قرآن نيز گستره دل نشين ديگرى است كه در باره اين كتاب مى توان از آن ياد كرد. سخن آهنگين و گزينش واژه هاى گوش نواز و دل انگيز و چينش بسامان، به اين نوشته چنان جانى بخشيد كه ناباوران بدان نيز نمى توانستند از پذيرش جانفزايى و دلربايى آن سر باز زنند. البته ارزيابى و پذيرش اين ويژگى نياز بيشترى به آشنايى با زبان و سبكهاى ادبى عربى دارد. گرچه نبايد انكار كرد كه زيباشمارى قرآن از سوى مسلمانان، تا اندازه اى برخاسته از باور و شيفتگى دينى آنان به اين متن است، كه سخن مستقيم پروردگارش مى دانند، ولى مگر تنها مسلمانان بر اين ويژگى پاى مى فشارند؟ نگاهى گذرا و آگاهى نه چندان گسترده به روزگار آغاز پيدايش قرآن كافى است تا گيرايى و دلربايى اين متن را نزد آنان كه به زبان مادرى خويش، آن هم در دوران شكوفايى سخنورى عرب، شيفته زيباييهاى قران مى شدند، دريابيم. گزارشهايى كه از چگونگى اسلام آوردن برخى از صحابه نامدار رسول خدا صلى الله عليه و آله كه گيرايى آيات آنان را به سوى پيامبر كشاند، نشان دهنده همين است. گذشته از اين، مخالفان و دشمنان پيامبر نيز خود بدين ويژگى اعتراف مى كردند. اگر شيفتگى دوستان را از سر دلباختگى و ايمان به سخن خداوند و پيامبرش بدانيم، گفته هاى كافران و دشمنان پيامبر را چه كنيم؟ مگر نه اين كه سخن او را «افسونگر» مى دانستند و خود او را «ساحر» و «شاعر» مى خواندند؟ آيا كسى سرودن شعرى را به پيامبر اسلام نسبت داده است؟ يا مقصود آنان زيبايى آياتى بود كه او پس از چهل سالگى آنها را براى مردم بازگو مى كرد؟ يادآورى اين نكته از سوى خود پيامبر به مردم روزگار خويش نيز بسيار مهم است كه: من پيشتر از اين عمرى را در ميان شما بسر برده ام، آيا نمى انديشيد؟ به راستى اگر زيبايى سخن او بدان پايه كه در قرآن آمده از سوى خود پيامبر بود، چرا در چهل سال نخست زندگى او نشانى از اين دست نمى توان يافت؟ به هر روى همه اينها گواه آن است كه غير مسلمانان و حتى دشمنان پيامبر نيز از پذيرش زيبايى سخن قرآن سر برنمى تافتند. بدين سان تصديق زيبايى، گوش نوازى و دل انگيزى آيات قرآن تا اين اندازه نياز به آگاهى گسترده و نزديك به زبان و ادبيات عرب ندارد. آيا پذيرش زيبايى سروده هاى حافظ در زبان پارسى يا گوته در آلمانى، حتما در گرو آشنايى و توان ارزيابى شعر در اين دو زبان است، يا مى توان از اين همه اشتهار و داورى موافقان و مخالفان انديشه هاى اين شاعران نيز توانايى ايشان و استوارى سروده هايشان را دريافت؟ البته روشن است كه آشنايى مستقيم با زبان يك متن و توان ارزيابى ادبى آن، راه بهتر و بالاترى مى باشد، ولى مقصود ما آن است كه همگان مى توانند جنبه زيبايى ادبيات قرآن را تصديق كنند، هرچند با زبان اصلى آن آشنايى گسترده اى نداشته باشند.