افغانستان آغاز هجران جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

افغانستان آغاز هجران - جلد 1

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" سياسى، فرهنگى " جهت ايجاد يك امپراطورى را در اختيار نداشتند، در سال 1730 توسط نادر شاه شكست خورده و از ايران رانده شدند.

نادر امپراطورى بزرگى تاسيس كرد كه افغانستان را نيز در برمى گرفت و تعدادى از افغانها نيز در سپاه قدرتمند وى خدمت مى كردند.

با مرگ نادر در 1747 قدرت در قندهار بدست يكى از سرداران نادر بنام احمدخان ابدالى افتاد.وى نام قبيله خود را تغيير داد و آنرا درانى ناميد و حكومت جديدى در افغانستان امروزى تاسيس كرد.

بهمين دليل احمدخان درانى را بنيان گذارافغانستان ناميده اند.

در حقيقت تا اين زمان " قرن هيجدهم " تاريخ افغانستان تاريخ نفوذ و سلطه قدرتهاى مختلف خارجى در اين كشور بود.

پس از مرگ احمدخان افغانستان دوباره يكپارچگى خود را از دست داد و سه حكومت مجزا " محمود در هرات، باركزايى در قندهار و دولت دوست محمد در كابل " در آن تشكيل شد.

در اين زمان كمپانى هند شرقى به منظور تامين منافع خود و جلوگيرى از نفوذ قدرت هاى اروپايى و نيز روسيه تزارى به هندوستان، وارد صحنه افغانستان شد.

حضور انگليس ها از 1809 تا 1830 بشدت ادامه داشت تا اينكه در سال 1841 مردم افغانستان طى يك قيام بزرگ در شهر كابل انگليس ها را شكست دادند.

نيروهاى انگليسى باتحمل 16 هزار تلفات به سوى جلال آباد عقب نشينى كردند و درسال 1842 مجددا توانستند كابل را به اشغال خود درآورند.

بعدها انگليسى ها طى قراردادى موسوم به گندمك " 1878 " نفوذ خود را در افغانستان تثبيت نمودند تا اينكه پس از جنگ جهانى اول و در دوران حكومت امان الله خان افغانستان توانست، استقلال خود رابدست بياورد پس از خروج انگليس ها رهبران افغانى تلاش كردند در روابط شرق و غرب سياست بيطرفى كامل رادر پيش بگيرند و به همين منظور وارد پيمان سنتو نشدند.

بعلاوه افغانستان در مقايسه با گذشته اهميت ونقش اوليه به عنوان خط اول برخورد باروسها را تا حد زيادى از دست داده بود.

البته دليل گرايش افغانستان به روسها رابايد بيشتر از بغض نسبت به انگليس ها و پاكستانى ها و حتى ايران دانست تا حب آن به شوروى.

دشمنى افغانهابا پاكستانى ها درباره مساله پشتونستان و بلوچستان " خط مرزى ديوراند " و دخالتهاى انگليس در اين بار، سابقه كدورت با ايران پس از جنگ هرات و بعدها برسر رودخانه هيرمند و همچنين نگرانى آنها از نفوق ايران در منطق، از جمله دلايل و انگيزه هاى افغانى ها جهت نزديك شدن به روسها بود.

روسها نيز با مهيا كردن شرايط و تشديد عوامل فوق " حمايت از افغانهادرمساله پشتونستان " با تمام امكانات خود كوشيدند تا از طريق سرمايه گذارى هاى همه جانبه " بويژه پس از شروع دوران جنگ سرد " افغانستان را تحت نفوذ و سيطره خوددر آورند.

دراين ميان آمريكايى ها نيز افغانستان را به عنوان كشورى كه بيطرف بوده و برعليه روسها نباشد، به عنوان يك امر واقع پذيرفته بودند.

پس از آن ودر دوران نخست وزيرى محمد داوودخان " 1353 تا 1963 " روابط دو كشور رو به گسترش نهاد.

در سال 1973 رژيم سلطنتى ظاهرشاه پس از 43 سال حكومت جور بر مردم افغانستان ، طى يك كودتاى بدون خونريزى به رهبرى داوود و جمعى از افسران ارتش سرنگون شد و رژيم جمهورى در اين كشور استقرار يافت.

كودتاى 1978 " 1357 " به رهبرى نورمحمدتركى و حفيظالله امين پاسخى محكم از ناحيه روسها به گرايشات غربى داوود در اواخر حكومت وى بود.

از اين پس افغانستان به صحنه كودتاها، اغتشاش و قيام ها مبدل گرديد و نهضت هاى اسلامى بويژه پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران به رهبرى حضرت امام خمينى " قدس سره الشريف " در اين كشور رشد فزاينده اى يافت.

كودتاى ببرك كامل " از جناح پرچم " بر عليه امين در ديما،135 " دسامبر 1979 " از حوادث مهم اين كشور تا زمان اشغال افغانستان توسط سربازان شوروى در 6 ديما،135 بود.

بالاخره ملت مسلمان و غيور افغانستان طى مجاهدتهاى فراوان و با تقديم شهداى بيشمار توانست خاطره پرشكوه اخراج نيروهاى اشغالگر انگليسى را در سال 1841 زنده كرد و پس از 9 سال نيروهاى اشغالگر روسى را مجبور به خروج از افغانستان نمود.

نكته قابل توجه در تاريخ افغانستان اين است كه اين كشور بدليل وضعيت جغرافيايى طبيعى، سياسى و انسانى آن از جمله كشورهايى است كه عموما تحت سلطه نيروهاى استعمارى قرار نگرفته و نيروهاى مهاجم در افغانستان حداقل براى مدت كوتاهى طعم شكست را چشيده اند.

حادثه قتل عام انگليس ها يكى از اين موارد مى باشد.

در عين حال افغانها بدليل عدم توانايى در ايجاد يك وحدت سياسى درونى " كه به نوبه خود برخاسته از همان شرايط فوق مى باشد " قادر به توسعه منطقه نفوذ و يا كشورگشايى " به معناى تصرف يك سرزمين و تثبيت حاكميت سياسى و فرهنگى خود در آن " نبوده اند.

ذيلا يك فقره سند متعلق به به سازمان جاسوسى آمريكا ى سياهكه حاوى اطلاعات عمومى مختصر درباره افغانستان است ارائه مى شود.

اين سند از مجموعه اى بنام كتاب اطلاعات اساسى جاسوسى ملى " cisaB lanoitaN koobtcaF ecnegilletnI " از انتشارات مركز ملى برآورد خارجى " lanoitaN retneC tnemssessA nieroF " وابسته به سازمان جاسوسى آمريكا سيا، استخراج شده است.

اين كتاب با طبقه بندى سرى حاوى يكسرى اطلاعات عمومى و استراتژيك در خصوص كليه كشورهاى جهان مى باشد كه ان شاعالله در آينده نزديك نسبت به انتشار آن اقدام خواهد شد.

سرزمين 647500 كيلومترمربع ، 22 درصد قابل كشاورزى " 12درصد زير كشت، 01 درصد چراگاه " ، 75 درصد بيابان، بايرياشهرى ، 3 درصد جنگل.

مرزهاى زمينى: 5510 كيلومتر مردم جمعيت: 14702000 " آمار ژوئيه،197 " نرخ رشد جمعيت 2/2 درصد " جارى " .

مليت: اسم افغان " ها " ، صفت افغان.

تقسيمات نژادى: 50 درصد پشتون ها، 25درصدتاجيك ها، 9درصدازبكها، 9 درصد هزاره ها، ديگر اقليتهاى قومى شامل چهار ايماق ها، تركمن ها، قزلباش ها و غيره مى باشند.

مذهب:87 درصد مسلمان سنى مذهب، 12 درصد مسلمان شيعه و 10 درصد غيره زبان:50 درصد پشتو، 35 درصد فارسى افغانى " درى " ،11 درصد زبان تركى " عمدتا ازبك و تركمن " 10 درصد زبان هاى اقليت هاى ديگر " بلوچى و پاشايى " ، بيشتر چند زبانى هستند.

سوابع:زير 10درصد.

نيروى كار:در حدود 5/88 ميليون " تخمين سال 75  " 1978 درصد در كشاورزى و دامپرورى ، 20 تا 25 درصد تجارت، صنايع، كوچك، خدمات مشغول بكارند; كمبود شديد نيروى كار ماهر.

نيروى كار سازماندهى شده: ندارد.

دولت اسم قانونى :جمهورى دمكراتيك افغانستان.

نوع حكومت :حكومت نظامى.

اقتصاد توليد ناخالص ملى: 2/8ميليارددلار " تخمين 130 " 1978 دلار براى هر نفر ;نرخ رشد واقعى در حدود 3/7 درصد " 1970 تا 78 " كشاورزى: كشاورزى و دامپرورى شامل 50 درصدتوليد ناخالص ملى و حدود 85 درصد نيروى كار مى باشد ; محصولات اصلى گندم و ديگر دانه ها، ميوه جات ،خشكبار، اكثرا خودكفا است; كمبود غذايى شامل گندم شكر و چاى است .

صنايع اصلى :صنايع روستايى ،مواد غذايى ،منسوجات ،سيمان ،معادن ذغال سنگ.

نيروى الكتريسيته :ظرفيت 360000 كيلووات " 1978 " ; ميزان توليد756 ميليون كيلووات ساعت " 50  " 1978 كيلووات ساعت براى هر نفر.

صادرات :340 ميليون دلار " بصورت BOF و طبق آمار سال 1978 " ميوه جات تازه و خشك، گازطبيعى، پوست كاراكول، فرش، پوست، پشم وپنبه.

واردات:410 ميليون دلار " بصورت BOF و طبق آمار 1978 " موادمعدنى غيرفلزى، شكر، لاستيك، تويه لاستيك، منسوجات، چاى، البس، تنباكو، وسايل حمل ونقل و گندم طرفهاى اصلى تجارت :صادرات اتحاد جماهيرشوروى، هند، بريتانيا، پاكستان آلمان غربى، سوئيس، ايالات متحد، واردات ژاپن ،اتحادجماهيرشوروى، هند، آلمان غربى، بريتانيا، ايالات متحده.

كمك ها: اقتصادى " 1970 تا77 " ، ايالات متحده متعهدبه مبلغ 175/2ميليون دلار شد ;اتحادجماهير شوروى " 1970 تا 569/9 " 77 ميليون دلار; اروپاى شرقى " 1970 تا28 " 77 ميليون دلار; چين " 1970 تا 48/5 " 77ميليون دلار ;اوپك " 1974تا899 " 78 ميليون دلار; نظامى ايالات متحده " از70تا1/6 " 77ميليون دلار; اتحادجماهير شوروى " 1970 تا330 " 77 ميليون دلار; اروپاى شرقى " 1970تا11 " 77ميليون دلار.

بودجه: هزينه هاى جارى 158ميليون دلار.

هزينه كلى 163ميليون دلار براى سال 1 دلار آمريكا " نرخ رسمى ژوئن 1978 " .

1976.

نرخ برابرى پول: 45افغانى پايتخت: كابل.

تقسيمات سياسى: 26 استان كه استانداران از سوى مركز انتخاب مى شوند.

سيستم قانونى: تاسيس نشده; آموزش قانونى در دانشگاه كابل; مقررات اجبارى پذيرفته نشده است.

شاخه ها: رهبران حزب كمونيستى دمكراتيك خلق " APDP " .

تصميمات روزمره دفتر سياسى كميته مركزى حزب اتخاذ مى شود.

رهبران دولت: نورمحمدتركى رئيس جمهور، رئيس شوراى انقلاب و دبيركل حزب دمكراتيك خلق افغانستان، حفيظالله امين اولين " نخست " وزير، دبير كميته مركزى و وزير امورخارجه.

/ 60