چهره هاي خاصي به شايعه سازي و ايجاد جنگ اعصاب دست زده اند - او به تنهایی یک ملت بود نسخه متنی

چهره هاي خاصي به شايعه سازي و ايجاد جنگ اعصاب دست زده اند

بعد از ظهر روز سه شنبه براي بزرگداشت ميلاد با سعادت امام رضا ع و هجرت امام هزاران نفر از طبقات مختلف مردم در مسجد شهيد مطهري شركت كردند

در اين مراسم دكتر محمد بهشتي طي سخناني چنين اظهار داشت

بسم الله الرحمن الرحيم

كساني كه به محل سكونتشان، خانه و زندگيشان محيطي كه با آن انس گرفته اند دلبسته اند جرأت هجرت ندارند اين دلبستگي بصورت بندي بر پاي آنها در مي آيد و آنها را از حركت باز ميدارد هجرت، هم نشانه آزاد مردي است وهم راهي به سوي كسب آزادي بيشتر و موفقيت بالاتر در مبارزه با همه عوامل طاغوتي كه آزادي انسان را تهديد مي كند در اديان ابراهيمي مي بينم كه خود ابراهيم نبي مهاجر است وقتي در زادگاهش كوه كلدانيان خود را با قدرتهاي خودكامه شرك روبرو مي بيند آنجا نمي ماند تا به خود كامگان تن در دهد مهاجرت مي كند، مي رود تا جايگاهي را پيدا كند براي اينكه آزاد بزيد موسي ع هجرت مي كند، وبني اسرائيل را كه در جنگ فرعون و فرعونيان گرفتار شده‌اند با هجرت خودش نجات مي دهد و مي گويد اگر مي خواهيد از اين ذلت برهيد و به نعمت الهي برسيد بايد از جا برخيزيد و حركت كنيد پيامر اسلام ص از همان سالهاي نخستين دعوت مسئله هجرت را عاملي براي پيشبرد انقلاب مقدس اسلام با اهميت با آن برخورد ميكند هنوز چند سالي از بعثت نگذشته، وقتي مسلمانان بي پناه در سرزمين مكه در زير فشار طاغوتيان قريش و غير قريش بسر مي برند، به آنها دستور مي دهد حركت كنيد، برويد سرزميني پيدا كنيد تا در آنجا بتوانيد در راه خدا زندگي كنيد گروهي كوچك را به حبشه مي فرستند تا با وضع آنجا از نزديك آشنا شوند تجربه كنند و نتيجه اين تجربه را بصورت يك گزارش برگردانند به مدينه وقتي گزارش مثبت آنان مي آيد گروهي بزرگتر از زن و فرزند را دستور مي دهد كه به حبشه هجرت كنند را و اينطوري مسئله هجرت را بيان مي كنند كه انسان از گفتار آنها اينطور برداشت مي كند كه 3 بار هجرت به حبشه روي داده ولي قدر مسلم اين است كه 2 بار هجرت از مدينه به حبشه در تاريخ بعثت شده وقتي خود پيغمبر و يارانش در مكه پس از وفات خديجه ع و ابوطالب در تنگناهاي شديد شديدتر قرار مي گيرد احساس مي كند كه در مكه نمي تواند انقلاب را پيش ببرد هجرت مي كند، اول به سوي طائف مي رود، ‌شايد در آنجا زمينه مساعدتري براي پيشبرد انقلاب پيدا كند و وقتي از آنجا مأيوس مي شود خداوند در رحمت را به رويش مي گشايد و عده اي به نمايندگي از طرف مردم يثرب مي آيند و از پيغمبر مي خواهد كه به يثرب برود و بعد از يكي دو بار فرستادن مصحف از جانب خودش به اجراي يك برنامه يكسال و چند ماه در يثرب، بالاخره پيامبر حاضر مي شود كه مركز انقلاب را از مكه به يثرب منتقل كند و همانجا است كه وعده خداوند تحقق پيدا مي كند و من يقاتلو في هر كس در راه خدا هجرت كند، دل از سرزمين و خانه و كاشانه بركند در اين زمين و پهنه گسترده اش، راههائي مي يابد و مي فهمد كه همه جا هم تنگنا نيست اصولاً مسئله با خدا پيوسته بودن، دل با خدا داشتن، بر خدا توكل كردن و خود را اسير اين محدوده هاي تنگ نيافتن از بزرگترين عوامل موفقيت هر انسان حق پرست و حق جو خدا دوست است پيغمبر به مدينه ميآيد نخست آثار پيروي هست مشكلات هم وجود دارد ولي خيلي زود بر مشكلات فائق مي شود و نخستين حكومت اسلامي را در مدينه بوجود مي آورد با نخستين قانون اساسي بد نيست بدانيد كه اين قانون يك سابقه ديرينه تاريخي دارد و در سال اول هجرت نوشته شده و تنظيم كننده روابط مهاجرين، انصار، اوس، خزرج و قبايل ديگر و كساني كه هنوز مسلمان نيستند مشركند و در سرزمين يثرب زندگي مي كنند نخستين حكومت اسلامي بود، بوجود آمد پيغمبري كه وقتي به يثرب وارد شده نبي بود، پيامبر بود از اين پس بعنوان زمامدار جامعه نوبنياد مدينه النبي نقش تازه ايفا مي كند پس از پيامبر باز در تاريخ اسلام هجرتهاي فراوان مي بينيم پيغمبر پس از آنكه قبول كرد زمامداري امت را پذيرفت مسئوليتها را بر دوش بگيرد با همه سختيها كه پيش بيني مي كرد، بزودي احساس كرد كه در مدينه نمي تواند با نيرنگهاي معاويه و ديگران روبرود شود هجرت كرد از مدينه به كوفه و هجرتها و هجرتها

هجرت هايي كه اگر با پيروزي همراه نبود ولي پايه هاي پيروزي هاي بعد و آينده را فراهم كرد و سرانجام در عصر ما هجرت امام، امام خميني 2، 3 ماه قبل از مهر همه ما، ما كه علاقمند و شيفته انقلاب و داراي پيوندي ديرين با رهبر انقلاب بوديم و از جانب او كم و بيش مسئوليتها را در اين دوران بر عهده داشتيم اخبار ناراحت كننده اي مي رسيد مي گفتند دور خانه امام را محاصره كردند نمي گذارند به آنجا آزادانه رفت و آمد شود اقداماتي صورت گرفت اعتراضاتي شد از اينجا و از خارج دانشجويان عزيز مبارزمان در آنجا راهپيمائي ها، تظاهرات و اعتراضها داشتند انجمنها و جمعيتهاي مبارز اسلامي در اروپا و آمريكا و هندوستان و نقاط ديگر تلگرافات اعتراض آميز به عراق مخابره كردند از بلاد ديگر روحانيت متعهد و مبارز به گونه هاي ديگر اعتراضات خود را ابراز كردند حكومت عراق يك مقدار تضييقات را كم كرد يك مقدار آزادي رفت و آمد را بيشتر كرد ولي همه ما نگران اين بوديم كه اين فقط يك تاكتيك موقت است احساس مي كرديم كه پايگاه چندين ساله مبارزه قهرمانانه رهبر در نجف متزلزل شده در اينجا توطئه هايي صورت مي گرفت همه آنها براي ما كه دائماً مراقب اوضع بوديم و مطالب را تعقيب مي كرديم نشانه اين بود كه ديگر نمي توانيم به نجف بعنوان كانون اسلام براي رهبري اميدوار بود، يك شب كمي پس از نيمه شب آمدند در خانه ما، من خواب بودم كه بيدارم كردند، گفتند خبري وحشت آور و نارحت كنده ، گفتم چيست؟ گفتن تنگناها شديدتر شده و امام عازم حركت از نجف هستند به كجا؟ براي ما مسئله اين بود كه اين بار امام كدام نقطه را براي تداوم رهبريش انتخاب خواهد كرد و از دست ما چه ساخته است همانطور كه در مقاله محرمانه اي كه روزنامه جمهوري اسلامي منتشر كرده، خوانده ايد رئيس سازمان امنيت عراق و مأموران ساواكي ايران در عراق اظهار كرده كه امام ويزاي خودشان را گرفته‌اند اما نمي دانيد كجا مي خواهند بروند بله يك رهبر مقتدر دشمن را غافلگير مي كند امام حكومت ايران و پشتوانه اي آمريكاي استعمارگر، انگليس استعمارگر و كشورهاي استعمارگر ديگر سرخ و سياه را مي خواست غافلگيري كند ما دائماً در حال ارتباط تلفني بوديم تا ببينيم امام به كدام سو مي رود و چه مي شود سرانجام وقتي كه ايشان به سمت كويت مي رفتند و قبلاً مقدمات ورود ايشان به كويت هم فراهم شده ولي دولت كويت تحت تأثير فشار قدرتهاي جهانخوار، از ورود چنين ميهمان عزيزي به خاك مسلمان نشين كويت جلوگيري كرده سه روز قبل نامه اي رسيده بود كه در آن يكي از رجال عربستان سعودي گله كرده است نامه از وزارت امور خارجه فرستاده بود كه من در يك مصاحبه با يكي از نمايندگان سياسي مغرب مراكش گفته ام پادشاه مغرب در رژيم مراكش و رژيمهاي همانند او از نظر انقلاب اسلامي ما و از نظر خط مشي سياسي حزب جمهوري اسلامي رژيمهاي مورد قبول نيستند براي اينكه اينها رژيمهاي ضد خدايي و ضد خلقي هستند گله كرده كه اين اظهارات متناسب با روابط حسنه اي كه ما مي خواهيم با ايران داشته باشيم نيست خوب نظر ما مردم چيست؟ آيا شما از ما انتظار داريد كه همچنان زندگي اجتماعي و سياسي را زندگي اصولي و مكتبي و دور از هر نوع برخورد سياست مآبانه غير مكتبي باشد يا نه؟ شما در جاي خود، خداي ما از من و شما چه مي خواهد؟ ما با همه ملتهاي برادر مسلمانمان هر جا باشند و در هر گوشه دنيا در عربستان سعودي، كويت، يمن، تونس، عراق، بحرين، امارت متحد خليج، پاكستان، هندوستان، اندونزي، مسلمانان مقيم سرزمينهاي شوروي، مسلمانان چين ما با همه اينها پيوند عاطفي و عقيدتي داريم ولي حساب ملتها از دولتها جداست در اين دولتها، هر دولتي كه اسلامي باشد و شرط اول دولت اسلامي بودن اين است كه خودش را بر ملت تحميل نكرده باشد هر يك از اين دولتها اسلامي باشند يا بشنوند ما مي توانيم با آنها هم روابط دوستانه و همكاري در سطح مختلف داشته باشيم همانطور دولتهائي كه در راه اسلام نيستند و خودشان را تحميل كرده‌اند و از اصول اسلام پيروي نمي كنند آيا ما مي توانيم با اينها همه رابطة برادرانه داشته باشيم؟ آيا خدا به ما اجازه مي دهد؟ شما خلق خدا به ما اجازه مي دهيد؟ امام به سوي كويت حركت كردند اما دولت كويت با آنكه قبلاً موافقت كرده بود از ورود ايشان به كويت جلوگيري مي كند و ايشان چندين ساعت ميان دو مرز مي مانند سرانجام امام تصميم مي گيرند از اين نقطه دور شوند كجا؟ باز در اينجا اخبار گوناگوني به گوش ما رسد مكرر گفته مي شد با سوابقي كه با سوريه وجود داشته ايشان عازم دمشق هستند اما خبر قطعي نبود سرانجام معلوم شد كه در سرزمنيهاي اسلامي نزديك به مرزهاي ايران نزديك به يكي دو كيلومتري، هزار و 2 هزار جائي مساعد نيست جائي كه امام بتوانند مبارزه پيگير خود را عليه رژيم فاسد ايران همچنان رهبري كند وجود ندارد همه جا مي‌گفتند اگر فقط در شرايط رهبري هاي روحاني ديني اكتفا بفرمائيد قدمتان روي چشم ولي اگر قرار است به مبارزات سياسي تان ادامه دهيد براي ما محدوديت وجود دارد خدايا اين چه وضعي است در اين ميليونها كيلومتر مربع در سرزمين اسلام يك وجب جا پيدا نمي كند كه آنجا را پايگاه ادامة مبارزات الهي و اسلامي اش قرار دهد؟ در اثناي پرواز بود كه خبر رسيد مقصد امام پاريس است بگذاريد مطالبي را از يكي از عكاسان هنرمند ايراني مقيم پاريس برايتان نقل كنم ايشان به من گفت مطالبي را مي خواهم بگويم كه دريافت خودم است، امام وقتي به پاريس آمدند چنان نبود كه با قرار قبلي آمده باشند و معلوم باشد كه حتماً براي ورود ايشان به پاريس مشكلي بوجود آمد حساب كنيد رهبري در اين سن و سال و در اين مقطع حياتي مبارزه به سمت كويت رفته نشده است كه برود صحبت رفتنش به سوريه بود نشده حالا به سمت فرانسه آمده مي گفت من به دليل حرفه عكاسي و خبرنگارانه ام رفته بودم يك نقطه حساس از فرودگاه مي خواستم ببينم چهره و نگاهي است آيا در آن ذره اي تزلزل، ترديد، افسردگي و نگراني ديده مي شود يا نه گفت رفتم از دوربين نگاه مي كردم و آن را ميزان كرده بودم روي چشمهاي امام كه تمام نگاه امام را در دوربين بگيرد و در آن نگاه جز اطمينان، آرامش قاطعيت هيچ چيز ديده نمي شد الله اكبر حضار

هجرت امام به پاريس در محافل روحاني و محافل سياسي مورد بحث و تفسير و تجزيه و تحليلي قرار گرفت اين شايعه سازان و اين متخصصين جنگ رواني كه امام سخت گرفتار آنها است و مبارزان ملت سخت آماج حملات و تيرهاي مسموم آنها هست آيا اينها ما همه جور مرجع تقليد شنيده بوديم، مرجع تقليد در مشهد، قم، كربلا، نجف ديگر مرجع تقليد پاريسي نشنيده بوديم بياد دارند كه اين مسئله حساس چقدر مورد بحث واقع مي شد راستي امام، با چه امكاناتي توانست رهبريش را ادامه دهد؟ عده اي در تلاش بودند نقطه ديگري براي اقامت امام برگزينند دولت فرانسه هم در آنموقع يكمقدار از خودش تزلزل نشان داد مسئولان آنها در تماسشان اول اظهار كرده بودند كه ما قدم شما را گرامي مي داريم اما مسئله مبارزات سياسي با ايران مورد مطالعه قرار بگيرد و يادتان مي آيد كه همانموقع 2 كار در اينجا صورت گرفت يكي اينكه سفارت فرانسه را جوانهاي انقلابي ما گلباران كردن گفتند اگر فرانسه ميزبان خوبي براي رهبر ما باشد ما گل نثاران مي كنيم تلگراف زيادي از طرف روحانيت و قشرهاي ديگر مردم به فرانسه و رئيس جمهور فرانسه مخابره شد و باز سيل جمعيت دانشجويان مبارز از اطراف و اكناف به سوي پاريس روانه گشت و امام در اين هنگام در خانة يك ايراني اقامت گزيد و هيچگونه تدارك تشريفاتي برقرار نبود يكي از دوستان كه آنجا بودند و اينجا در حضورشان هستيم و در آنجا خطاب به جوانان و طلاب جواني كه براي خداحافظي آمده بود گفتند دوستان عزيز، رژيم فعلاً اختيار جاي زندگي من را در دست دارد من قدرت كافي ندارم جلويش بايستم و بگويم چرا مي تواند مرا به جاهاي دور دست تر ببرد ولي سخن من با رژيم اين است كه اي رژيم طاغوتي تو جاي من را مي تواني عوض كني اما قلب و آرمانم را نمي تواني عوض كني، جا، نقشي ندارد و روح انساني كه آرمان داشته باشد اين انسان آرمان دار است كه به جاها حركتهاي تازه مي دهد وقتي به تهران آمدم با روحانيون ديگر 4 نفر مي شديم بعنوان چهار روحاني كه مسئوليتهاي رهبري ديني هياتهاي مبارزه را در آن سالها بر عهده داشتند به عهده براي همةمان و من يقاتل فقط بايد هجرت، هجرت في سبيل الله باشد برادران، خواهران از خصوصيات اين نهضت اسلاميمان اين است كه قيام و انقلابي است في سبيل الله دارند به شايعه سازي و دروغپردازي و ايجاد چنگ اعصاب دست مي زنند از جمله مي گويند روحانيت انحصار طلب من پيش خودم گفتم اين روحانيت انحصار طلب كجا است اگر اشاره به ما است خود رهبر و دوستان نزديك رهبر ما مي بينند كه ما هيچگاه تقاضاي بر عهده گرفتن مقامي را در تمام اين مدت نداشته ايم ولي اگر رهبري ملت انقلاب مسئوليتي را بر دوش ما گذاشت ما نمي‌گوئيم معذرت مي خواهيم ما مسئوليت قبول نمي كنيم آنهم بدليل اينكه گفته مي شود اينها انحصار طلبند ما همانطور كه در تمام طول مدت 30 سال تلاشمان هيچگاه كمترين پاداش مالي و مقامي از هيچكس نمي خواسته ايم از حالا به بعد هم نمي خواهيم اما همانطور كه در مقابل اين مدت در برابر تبليغات مسموم و يا فشارهاي گوناگون رژيم ضعف نشان نداديم در برابر اين توطئه‌هاي جديد و مدرن هم ضعف نشان نخواهيم داد در آن سالهاي زير شكنجه در كميته هيچگاه از خود ضعف نشان نداديم، اينجا هم ضعفشان نخواهيم داد من موضع خود و دوستان روحاني خودمان را صريحاً به ملت ايران اعلام مي كنم ما در گذشته، امروز و فردا خواستار هيچ پاداش، مقام، قدرتي نيستيم خدا گواه است كه در قلب ما هيچ حب جاه، مقام طلبي وجود ندارد

دكتر بهشتي در ادامه سخنان خود اظهار داشت بختيار هم آنزمان از استبداد ديني و انحصار طلبي روحانيت سخن مي گفت و هم اكنون در مصاحبه هايش در انگلستان در يك سخنراني پيش بيني شده اي كه با حمايت دولت انگلستان فراهم كرده اند همين حرفها را زده گزارشي دارم از آنجا كه بختيار با حفاظت مأموران انگليسي به يك سالن برده شده و آنجا براي ضدانقلابهاي فراري از ايران در يك جمعيت /2500 نفري سخنراني كرده و گفته است كه ملت ما در زير استبداد ديني رنج مي‌برد و نجات دهندة اين ملت من هستم و پس از 8 ماه من با يك خيل /2000 نفري مغزهاي فراري از ايران به ايران باز خواهيم گشت و ملت ايران را از زير اين استبداد خلاص خواهيم كرد الان از همه طبقات در اينجا حضور دارند آيا شما به عمال استعمار چنين اجازه اي را خواهي داد؟ خير من در آنروز كه قرار بود امام به تهران وارد شوند و عمال و مزدوران حاكم بر ايران مانع پرواز هواپيما شده بودند طبق قرار آمديم به بهشت زهرا و دوستان خواستند كه من آنجا با شما سخن بگويم آنروز در آن مرحله بحراني و در آن مجمع بزرگ ملت انقلابيمان كه بيش از يك ميليون نفر در فرودگاه گرد آمده بودند با صراحت گفتم كه ما همچنان تا آخرين نفس عاشق شهادتيم اي ملت ايران عشق و علاقه ما به شما است و به تقويت روز افزون پيوند و همگامي و همراهي با شما است و در اين راه دشوار و پرفراز و نشيب نه تنها كمترين رخنه پيدا نشده بلكه روز بروز عشق و علاقه ما به اين همبستگي، همگامي و همفكري بيشتر شده است اگر فرد يا افرادي مدير مدبر مورد قبول اكثريت مردم باشند به رهبري پذيرفته شوند، استبداد است؟ يك انساني با اين خصوصيات كه اكثر مردم او را به رهبري پذيرفته باشند آيا اين بوي استبداد مي دهد؟ ببينيد چه سروصدائي ايجاد كرده اند؟ دكتر بهشتي در قسمتي از سخنان خود افزود مجاهد كبير و چهره محبوب ما آيت الله طالقاني در يكي از خطبه هايشان در بهشت زهرا مطلبي فرموده بودند كه شوراها عامل مؤثر مي‌تواند باشد در حال مسائل مملكت و كساني هستند كه مانع بوجود آمدن شوراها هستند آنگاه آقاي بهشتي در پايان سخنان خود اظهار داشت در جلسه اي كه با آقاي بازرگان داشتيم به مهندس بازرگان و دكتر سحابي گفتم، حس مي كنم، مقداري از مشكلات براي اين است كه اين مسئله شوراها اجرايش عقب افتاده است تلاش كنيد كه اين مسئله زودتر اجرا شود ولي متأسفانه بتأخير افتاد و همان متخصصان جنگ اعصاب و رواني بعد از وفات آيت الله طالقاتي شروع به تحريك كردند و اين استنباط را بوجود آورند كه ما مخالف شوراها هستيم در حاليكه به هيچ وجه چنين نيست و اميدوارم همه مسلمانان و خواهران و برادران متعهد و مسئول در همه شهرها و روستاها افراد واقعي و مؤمنان به انقلاب و رهبري امام را براي شوراها انتخاب كنند چه شوراي انقلاب، چه دولت، چه مجلس خبرگان، بايد مسائل را براي مردم باز كنند مردم در ابهام قرار نگيرند