يوشع (ع ) تا عيسى مسيح (ع ) - آشنایی با ادیان الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ادیان الهی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يوشع (ع ) تا عيسى مسيح (ع )

پس از حضرت موسى (ع )، (يوشع بن نون ) وصى و جانشين او گرديد. وى بنىاسرائيل را به سوى كنعان و فلسطين ،
روانه ساخت . اما آن ها نتوانستند به راحتى و با سرعت، وارد شهرهاى كنعان شوند؛ زيرا با مقاومت
دليرانه مردم آن نواحى مواجه شدند. از اين رو، طبقروايات موجود، بنى اسرائيل ، سرزمين كنعان را


درطول زمان و پس از جنگ هاى خونين فراوان ، تصرّف كردند؛ زيرا كنعانيان دژها و قلاع مستحكم واستوارى
در شهرهاى خود، ايجاد كرده بودند، و اسلحه ها وتجهيزات جنگى آن ها نيز از بنىاسرائيل پيشرفته تر بود.

به ويژه اين استحكامات و تجهيزات در ام القراى شهرهاى كنعان وفلسطين ، يعنى : اورشليم (بيت المقدّس )
كه در نقاط كوهستانى مرتفع ، واقع شده بود بيشترو چشمگيرتر بود. براى همين ، فتح و تصرّف اين شهر حدود
200سال طول كشيد.(62)

بنى اسرائيل پس از تصرف و استقرار، در بخشى از مناطق كنعان ، براى اداره امور خود بهحكومت قضات
ياداوران كه بيشتر اينان نيز از پيامبران الهى بودند گردن نهادند. برخى ازاين قضات (گدعون )، (يفتاح
)، (شمسون ) و(شموئيل ) (سموئيل و ساموئيل ) (63) نام داشتند كه از بزرگان آن ها به شمار مىروند. در اين
دوران ، پيوسته ميان اسرائيليان مهاجر و بوميان محلّى در تصرف اراضىحاصلخيز و تملك آبادى هاى آن ،
جنگ و مبارزه ادامه داشت .

روزگارى به اين سان گذشت . بنى اسرائيل كه هنوز تشكيلات حكومتى منسجم و نهاهاىسياسى اجتماعى قوى
نداشته اند، به اين فكر افتادند كه براى تقويت بنيه دفاعى وتمركز نيروها براى ستيز با دشمنان و حلّ
مشكلات و معضلات اجتماعى خويش ، سيستم حكومتىرا پايه ريزى كنند. بر اين اساس از شموئيل كه آخرين قاضى
از سلسله قضات بنىاسرائيل محسوب مى شود، خواستند تا شخصى را به عنوان رئيس حكومتى و به اصطلاح
،سلطان و پادشاه بر آن ها بگمارد. او كه تحقق اين خواسته را به مصلحت آن ها نمى دانست درآغاز از انجام
آن ، سرباز زد، ولى چون آنان بر خواسته خويش اصرار مى ورزيدند، ناگزيركسى به نام (شاؤ ل بن قيس )
(طالوت ) از اسباط بنيامين (برادرتنى حضرت يوسف (ع )،كه جوانى شجاع و دلير بود را به فرمانروايى بر
بنىاسرائيل ، برگزيد. شاؤ ل ، سرانجام در جنگ با فلسطينيان كشته شد.

اين دوران كه با پادشاهى شاؤ ل ، آغاز گشته بود در تاريخ بنىاسرائيل به نام (دوران پادشاهان ) معروف
است . در زمان حكومت شاؤل اوضاع سياسى اجتماعى بنى اسرائيل تا اندازه اى سامان و نظم و انتظام يافت .

از دستاوردهاى مهم دوران پادشاهى شاؤ ل نيز اين بود كه پس از گذشت روزگار دراز دشمنىو جنگ و خونريزى
فراوان ميان اسرائيليان و كنعانيان ، سرانجام اين دو قوم تا حدودى دشمنىها را كنار گذاشته ، و با هم
در آميختند و طرح ملت واحدى را ريخ تند؛ (64) و با ايناتحاد و يكپارچگى كه ميان شان به وجود آمد
توانستند در برابر هجوم اقوام مهاجم سرزمينفلسطين كه از نقاط ديگر به آن جا روى آورده بودند مقاومت
كرده ، و از خود دفاع كنند، و آب وخاك خويش را از دستبرد آنان مصون بدارند. نيز در اثر اين وحدت و
قدرتحاصل از آن ، بنى اسرائيل توانستند صندوق عهدمشتمل بر الواح تورات را كه در يكى از جنگ ها از دست
داده بودند باز پس بگيرند.

پس از آن كه شاؤ ل در يكى از اين جنگ هاى شديد با برخى اقوام غير سامى و مهاجم فلسطينىكشته شد، جوان
دلاور و خردمندى به نام داوود(ع ) به فرمانروايى بنىاسرائيل و كنعانيان برگزيده شد. داوود (ع ) پسر
(يسا) از اسباط (يهودا) بود، وى نخستينفرمانرواى نيرومند و مقتدر بنى اسرائيل به شمار مى رود، كه در
حدودسال 970 پيش از ميلاد مسيح مى زيسته است .

داوود(ع ) پس از مبارزات و جنگ هاى سخت ، سرانجام توانست شهر حسّاس و مهم (اورشليم ) رابه طور كامل
تسخير كند، و آن جا را مركز حكومت خويش گرداند. در كتب عهد عتيق ، نغمه هاىبسيار زيبايى به نام
(مزامير) يا (زنور) وجود دارد كه به وى منسوب است ، و از آثار مهمّادبى جهان ، محسوب مى شود.

در دوران حكومت حضرت داوود(ع ) ملّت يهود، آسايش و آرامش خاطر يافته ، و از آن حالت تشتّت وپراكندگى
به وحدت و اقتدار كامل رسيدند؛ و به اين وسيله به دولت آرمانى خويش ، دستيافتند. سرانجام داوود(ع ) پس
از عمرى مبارزه و تلاش در راه استقرار حكومتعدل و داد در سايه خدا پرستى و توحيد، دار فانى را وداع
گفت . پس از او فرزند خردمند و باكياست و سياست او يعنى حضرت سليمان نبى (ع ) بر كرسى حكومت ، تكيه زده و
رهبرى امتيهود را برعهده گرفت .(65)

در كتب عهد عتيق ، سه كتاب نيز به نام هاى (امثال سليمان نبى )، (جامعه سليمان ) و(غزل غزل ها) وجود دارد
كه به او منسوب است . ولى پژوهشگران ، صحّت اين انتساب را موردترديد قرار مى دهند.

/ 87