دستگيرى و محاكمه عيسى (ع ) - آشنایی با ادیان الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با ادیان الهی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين جا بود كه اندك اندك دشمنى ها آشكار و مخالفت ها آغاز شد و عيسى و شاگردانش را تكذيب، تهديد، آزار
و شكنجه مى كردند؛ و با اين كه مردم بسيارى از شهرها و روستاهاى بنىاسرائيل از آن حضرت ،معجزات و
كرامات بزرگ فراوانى مشاهده كرده بودند ولى دعوت او رانمى پذيرفته و به آيين وى ايمان نمى آوردند. در
اثر فتنه انگيزى و تحريك هاى كاهنان وربّانيّان يهودى ، مردم در برابر حضرت مسيح (ع ) سرسختى نشان مى
دادند.(192)

آن چه بيش از هر چيز فريسيان و ديگر گروه هاى مذهبى يهود را آزرده مى ساخت اقدام عيسى بهتفسير شريعت
موسى و كتاب هاى انبياى يهود بود كه بدون اعتنا به سنن و احاديث يهود آن ها راتاءويل و تفسير مى كرد.

سرانجام آن حضرت پس از 3 سال موعظه ودعوت مردم براى انجام مراسم عيدفصح ، در واپسينروزهاى زندگى با
شاگردان خود عازم شهر قدس (اورشليم ) شد، و در مياناستقبال پرشور منتظران (ملكوت آسمان ) در حالى كه بر
كُرّه الاغى سوار بود وارد شهرقدس گرديد. از جمله شعارهايى كه در آن جمع به گوش مى رسيد اين بود:

(مبارك بادپادشاه اسرائيل كه به اسم خداوند مى آيد.) آن گاه بعضى از فريسيان از آن ميان به اوگفتند: اى
استاد! شاگردان خود را نهيب نما. او در جواب ايشان گفت : به شما مى گويم اگراين ها ساكت بشوند هر آيينه
، سنگ ها به صدا در آيند.(193)

حضرت عيسى با شكوه فراوان به معبد، پا نهاد، و آن مكان مقدّس را پر از صّرافان ، دستفروشان و
كبوتربازان ديد كه مشغول داد و ستد و خريد و فروشند. به كمك شاگردان خويش‍ آنان را از معبد (هيكل )
بيرون كرد ؛ آن گاه فرياد بر آورد: (آيا مكتوب نيست كه خانه من خانهعبادت تمامى امتّها ناميده خواهد
شد، امّا شما آن را مغازه دزدان ساخته ايد؟) (194)
در واقع حضرت عيسى (ع ) با اين كار خود، جامعه بنىاسرائل را آزمايش كرد، ولى با مخالفت گروه هاى مذهبى
به ويژه فريسيان مواجه شد. اين جابود كه پس از مشاهده مخالفت آشكار يهوديان و فريسيان با اقدامات
اصلاحى او در معبد، يقينكرد كه به هيچ وجه شرايط براى يك انقلاب دينى اجتماعى ، فراهم نيست ؛ از اين
رو، پس ازعتاب فراوان به آن ها، شهر قدس را مخاطب قرار داد و چنين گفت :

(اى اورشليم ، اورشليم ! قاتل انبيا و سنگسار كننده مرسلان خود؛ چند مرتبه خواستمفرزندان تو را جمع
كنم مثل مرغى كه جوجه هاى خود را زيربال خود جمع مى كند ولى نخواستيد. اينك خانه شما براى شما، ويران
گذارده مى شود؛ زيرابه شما مى گويم از اين پس مرا نخواهيد ديد تا بگوييد: (مبارك است او كه به نام
خداوند مىآيد.) (195)

دستگيرى و محاكمه عيسى (ع )

روحانيّان يهود در يافتند كه عيسى تنها واعظ انقلابى نيست ، بلكه مصلحى اجتماعى ، آشتىناپذير و غير
قابل انعطاف نيز مى باشد. از اين رو، تصميم بر دستگيرى و از بين بردنش ‍گرفتند؛ و براى اجراى نقشه
شوم خود، يهوداى اسخر يوطى را كه از شاگردان عيسى بودرشوه دادند تا در زمانى مناسب و مقتضى او را به
كسانى كه به قصد دستگيرى وى مى روندبشناساند.

عيسى (ع ) شب آخر (شب دستگيرى ) در باغى در اورشليم با شاگردان خويش كه يهوداىاسخريوطى هم با آن ها بود،
گذرانيد و چون طعام آوردند، نان را گرفته و بركت داد و گفت :(بگيريد و بخوريد و شكر كنيد...) در اين
هنگام بود كه سربازان رومى به آن جا تاخته ويهوداى اسخريوطى طبق قرار معهود، عيسى را بوسيد تا
روميان مردى را كه در طلبش بودندبشناسند. پس او را دستگير كردند و به دادگاه دينى (سنهدرين ) عالى
ترين شوراى دينىو قضايى يهود تحويل دادند.(196)

عيسى (ع ) به اتهّام اعتقادى و سياسى از سوى آن دادگاه ، محاكمه شد. يعنى يهوديان دربارهاتّهام
اعتقادى و پيلاطس والى رومى اورشليم درباره اتّهام سياسى او را مورد بازجويى ومحاكمه تند و شديدى
قرار دادند. وى كمتر به پرسش هاى آنان پاسخ مى داد وگاهى باعبارت (تو گفتى ) و (تو مى گويى ) از پاسخ
مستقيم و صريح ، امتناع مى كرد، اينكشرح اجمالى ماجرا:

/ 87