در نوشتن شيرين جواب خسرو را و عتاب كردن بدو در عشق و محبت با ديگران - فرهاد و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهاد و شیرین - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در نوشتن شيرين جواب خسرو را و عتاب كردن بدو در عشق و محبت با ديگران





  • مرا مشمول تهمت سازى اين شاه
    مگر بى تهمت آزادى نيابى
    مگر تا زهر در كامى نريزى
    و گر افسوس شيرين خورده بودى
    مكن شاها مخور افسوس شيرين
    مخور چندين غم شيرين نبايد
    ترا پرواى شيرين اينقدر نيست
    چه بر من ترسى ازبدنامى اى شاه
    ز رسوايى كسى را كى گزند است
    چرا رسوايى خود را نجويم
    مگرنه ديگران را اين هنر بود
    مرا دامان بحمدالله پاك است
    ز خسرو بهترى اندر جهان كو
    چه افسونهاى شيرين كار بردى
    چو راه دل نزد افسون شاهم
    اگر شيرين ز افسون نرم گشتى
    اگر گشتى ز دامان آتشم تيز
    اگر درمن هوس را راه بودى
    هوس دشمن شدم روزم سيه گشت فريب هر هوسناكى بخوردم
    فريب هر هوسناكى بخوردم



  • كه با اغيار پردازى به دلخواه
    دلى نا كرده خون شادى نيابى
    به عشرت باده در جامى نريزى
    غم ناموس شيرين خورده بودى
    مفرما تلخ بر خود عيش شيرين
    كه درعيش تو نقصانى در آيد
    از اينها جز تمناى شكر نيست
    كزين ره ديگران را داده اى راه
    چو طبع شه چنين رسوا پسند است
    كه پيش شه فزايد آبرويم
    كه هر دم آبروشان بيشتر بود
    ز حرف عيب جويانم چه باك است
    ز من كامى كه ديدى باز برگو
    كه از حلواى شيرينم نخوردى
    كه خواهد بردن از افسون ز راهم
    كجا بازار شكر گرم گشتى
    ز من كى سرد گشتى مهر پرويز
    كمينه شكر گويم شاه بودى
    وفا جستم چنين كارى تبه گشت كه خسرو از هوسناكان شمردم
    كه خسرو از هوسناكان شمردم


/ 146