پاسخ دادن شيرين پرستاران را - فرهاد و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهاد و شیرین - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاسخ دادن شيرين پرستاران را





  • ولى غير از رضاى او نجستند
    يكى بزم طرب آماده كردند
    به محفل هر چه مي بايست بردند
    نهاليها نهادند و برفتند
    يكى آگه نشد زيشان كه شيرين
    مگر پر كار گلبانوى هشيار
    فراز پشته اى از دور تا روز به جاسوسى ز خسرو بود مأمور
    به جاسوسى ز خسرو بود مأمور



  • به پيش او وراى او نجستند
    صراحى هر چه بد پر باده كردند
    به جان پا در ره خدمت فشردند
    در آن بيدار شب تا روز خفتند
    چسان آسود با فرهاد مسكين
    كه چون كوكب دو چشمش بود بيدار
    ز حسرت بد دهانش باز چون يوز كه بي اجرى نباشد هيچ مزدور
    كه بي اجرى نباشد هيچ مزدور


/ 146