حكايت - فرهاد و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهاد و شیرین - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكايت





  • يكى صياد مرغى بسته پر داشت
    زدندش طايران بوستانى
    چو پرزد ديد بال خويش بسته
    برآورد از شكاف سينه ى خويش
    كه مرغى را چه ذوق از سرو شمشاد
    قفس باشد ارم بر نغمه سازى
    شما كزادگان شاخساريد كه صياد مرا با من شماريست
    كه صياد مرا با من شماريست



  • به بستان برد و بند از پاش برداشت
    صلاى رغبت هم آشيانى
    عدوى خانه در پهلو نشسته
    صفيرى پرخراش از سينه ى ريش
    كه پروازش بود در دست صياد
    كه بيند در كمين تاراج بازى
    نشاط سرو و گل فرصت شماريد مرا هم در شكنج دام كاريست
    مرا هم در شكنج دام كاريست


/ 146