گفتار درآوردن خادمان شيرين فرهاد را در نزد آن ماه جبين و دلربايى آن نازنين از فرهاد - فرهاد و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهاد و شیرین - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتار درآوردن خادمان شيرين فرهاد را در نزد آن ماه جبين و دلربايى آن نازنين از فرهاد





  • چنان بي هوشيى مي كرد اظهار
    بديشان گفت هستم بي خود و مست
    دمى كايم به حال خويشتن باز
    جهاند آنگه به روى دشت گلگون
    به بازى كرد گلگون را سبك پاى
    به سوى مبتلاى نو عنان داد چه مي گويم چه جاى اين بيان است
    چه مي گويم چه جاى اين بيان است



  • كه عقل از دست مي شد هوش از كار
    عنان هوشيارى داده از دست
    ببينم چيست شرح و بسط اين راز
    لبى پرخنده و چشمى پر افسون
    خرد را برد پاى چاره از جاى
    هزارش رخنه سر در ملك جان داد بيان اين سخن يك داستان است
    بيان اين سخن يك داستان است


/ 146