در ستايش حضرت پيغمبر«ص» - فرهاد و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهاد و شیرین - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ستايش حضرت پيغمبر«ص»





  • حكيم عقل كز يونان زمين است
    به هر جا شرع بر مسند نشيند
    بلى شرع است ايوان الاهى
    بساطى كش نبوت مجلس آراست
    خرد هر چند پويد گاه و بيگاه
    بكوشد تا كند بيرون در جاى
    چه شد گو باش گامى تا در كام
    بسا كورى كه آيد تا در بار
    مگر هم از درون بانگى برآيد
    در اين ايوان كه با طغراى جاويد
    نبوت مسند آرايان تقدير
    به عالى خطبه ى الملك لله
    جهان را در صلاى كار جمهور
    نه شاهانى كه تخت و تاج خواهند
    از آن شاهان كه كشور گير جانند
    عطاهاشان به هر بي برگ و بى ساز
    بود ملك ابد كمتر عطاشان
    شهانى فارغ از خيل وخزانه
    همه از آفرينش برگزيده چه ذاتى عين نور ذوالجلالى
    چه ذاتى عين نور ذوالجلالى



  • اگر چه بر همه بالانشين است
    كسش جز در برون در نبيند
    نبوت اندر او اورنگ شاهى
    كجا هر بوالفضولى را در او جاست
    نيابد جاى جز بيرون درگاه
    چو نزديك در آيد گم كند پاى
    چو پا نبود چه يك فرسخ چه يك گام
    چو چشمش نيست سر كوبد به ديوار
    كه چشمى لطف كرديمش، درآيد
    برون آرند حكم بيم و اميد
    وز او اقليم جان كردند تسخير
    ز ماهى صيتشان بررفت تا ماه
    به لطف و قهر تو كردند منشور
    ازين ده هاى ويران باج خواهند
    ولايت بخش ملك جاودانند
    هزاران روضه ى پرنعمت و ناز
    اگر باور ندارى شو گداشان
    طفيل پادشاهيشان زمانه
    همه از نور يك ذات آفريده چه نورى اله اله لايزالى
    چه نورى اله اله لايزالى


/ 146