غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

صائب تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • ما گرانى از دل صحراى امكان مي بريم
    همچو گل يك چند خنديديم در گلشن، بس است
    ريشه ى ما نيست در مغز زمين چون گردباد
    گر چه چندين خرمن گل را به يكديگر زديم
    نيست برق خرمن گل، پنجه ى گستاخ ما
    مي كند منزل تلافى راه ناهموار را نيست صائب بي غمى از وصل گل آيين ما
    نيست صائب بي غمى از وصل گل آيين ما



  • يوسف بي قيمت خود را ز كنعان مي بريم
    مدتى هم غنچه سان سر در گريبان مي بريم
    رخت هستى از بساط خاك آسان مي بريم
    دامن و دست تهى زين باغ و بستان مي بريم
    ما به جاى گل ز گلشن چشم حيران مي بريم
    ما به اميد فنا از زندگى جان مي بريم ما ز قرب گل چو شبنم چشم گريان مي بريم
    ما ز قرب گل چو شبنم چشم گريان مي بريم


/ 180