از پختگى است گر نشد آواز ما بلند سنگين نمي شد اينهمه خواب ستمگران هموار مي شود به نظر بازكردنى رحمى به خاكسارى ما هيچ كس نكرد از جوهرى نگين به نگين دان شود سوار فرياد مي كند سخنان بلند ما از بس رميده است ز همصحبتان دلمبلبل به زير بال خموشى كشيد سر بلبل به زير بال خموشى كشيد سر
كى از سپند سوخته گردد صدا بلند؟ گر مي شد از شكستن دلها صدا بلند قصرى كه چون حباب شود از هوا بلند تا همچو گردباد نشد گرد ما بلند از آشنا شود سخن آشنا بلند آواز ما اگر نشود از حيا بلند بيرون روم ز خود، چو شد آواز پا بلندصائب به گلشنى كه شد آواز ما بلند صائب به گلشنى كه شد آواز ما بلند