خواهد بود" «1».
ذكر نام خدا نه به عنوان تشريفات، بلكه به عنوان انگيزه و هدف يعنى هر كار كه انگيزه خدايى ندارد و هدفش خدا نيست ابتر است، چرا كه انگيزههاى مادى پايان مىپذيرد ولى انگيزههاى الهى تمام نشدنى است، هدفهاى مادى به اوج خود كه رسيد خاموش مىشود، اما هدفهاى الهى همچون ذات پاك او جاودانى خواهد بود.
د: پناهگاههاى پوشالى
- معمولا هر كس در مشكلات زندگى به چيزى پناه مىبرد، گروهى به ثروتشان، گروهى به مقام و منصبشان، عدهاى به قدرت جسمانيشان، و جمعى به نيروى فكرىشان، ولى همانگونه كه آيات فوق به ما مىگويد، و تاريخ نشان داده، هيچيك از اينها در برابر فرمان پروردگار كمترين تاب مقاومت ندارد، و همچون تارهاى عنكبوت كه در برابر وزش طوفان قرار گيرد به سرعت در هم مىريزد.
فرزند نادان و خيره پسر نوح پيامبر (ع) نيز در همين اشتباه بود، گمان مىكرد كوه مىتواند در برابر طوفان خشم خدا به او پناه دهد، اما چه اشتباه بزرگى؟ حركت يك موج كار او را ساخت و به ديار عدمش فرستاد.
به همين دليل در پارهاى از دعاها مىخوانيم من از خشم تو به سوى تو فرار مىكنم
هارب منك اليك
«2» يعنى اگر پناهگاهى در برابر طوفان خشم تو باشد باز همان ذات پاك تو است و باز گشت به سوى تو، نه چيز ديگر.
ه: كشتى نجات
- رهايى از هيچ طوفانى بدون كشتى نجات ممكن نيست
(1) سفينة البحار جلد اول صفحه 663.
(2) دعاى ابو حمزه ثمالى.