تفسیر نمونه جلد 9
لطفا منتظر باشید ...
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه در آيات ديگر اين سوره مىخوانيم يعقوب آن قدر گريه كرد و غصه خورد كه چشمانش را از دست داد، آيا اين منافات با صبر جميل ندارد؟!.پاسخ اين سؤال يك جمله است و آن اينكه: قلب مردان خدا كانون عواطف است، جاى تعجب نيست كه در فراق فرزند، اشكهايشان همچون سيلاب جارى شود، اين يك امر عاطفى است، مهم آن است كه كنترل خويشتن را از دست ندهند يعنى سخن و حركتى بر خلاف رضاى خدا نگويند و نكنند.از احاديث اسلامى استفاده مىشود كه اتفاقا همين ايراد را به هنگامى كه پيامبر اكرم (ص) بر مرگ فرزندش ابراهيم اشك مىريخت به او كردند كه شما ما را از گريه كردن نهى كردى اما خود شما اشك مىريزيد؟.پيامبر در جواب فرمود: چشم مىگريد و قلب اندوهناك مىشود ولى چيزى كه خدا را به خشم آورد نمىگويم (
تدمع العين و يحزن القلب و لا نقول ما يسخط الرب
) و در جاى ديگر مىخوانيم فرمود.ليس هذا بكاء ان هذا رحمة
" اين گريه (بىتابى) نيست، اين رحمت (گريه عاطفى) است" «1».اشاره به اينكه در سينه انسان قلب است نه سنگ، و طبيعى است كه در برابر مسائل عاطفى واكنش نشان مىدهد و سادهترين واكنش آن جريان اشك از چشم است، اين عيب نيست اين حسن است، عيب آنست كه انسان سخن بگويد كه خدا را به غضب آورد.