تفسیر نمونه جلد 9

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نمونه - جلد 9

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏ديدند مسخره مى‏كردند و مى‏خنديدند و مى‏گذشتند" (وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ).

" ملاء" آن اشراف از خود راضى همه جا مستضعفان را به مسخره مى‏گيرند و آنها را موجوداتى پست و در خور تحقير مى‏پندارند، چرا كه زر و زور ندارند، نه تنها آنها را مسخره مى‏كنند، بلكه افكارشان هر قدر بلند باشد و مكتبشان هر اندازه ريشه‏دار باشد و اعمالشان هر چند كاملا حساب شده باشد به پندار آنها در خور تحقير است و به همين دليل پند و اندرز و هشدار و اعلام خطر در آنها اثر نمى‏كند، تنها تازيانه‏هاى عذاب دردناك الهى بايد بر پشت آنها نواخته شود.

مى‏گويند اين گروه‏هاى اشراف قوم نوح هر دسته نوعى استهزاء كه مايه خنده و تفريح بود براى خود انتخاب مى‏كردند.

يكى مى‏گفت: اى نوح مثل اينكه دعوى پيامبرى نگرفت آخر سر، نجار شدى! ...

ديگرى مى‏گفت: كشتى مى‏سازى بسيار خوب، دريايش را هم بساز! هيچ آدم عاقل ديده‏اى در وسط خشكى كشتى بسازد؟! ...

بعضى ديگر شايد مى‏گفتند: اوه كشتى به اين بزرگى براى چه مى‏خواهى، لا اقل كوچكتر بساز، كه اگر بخواهى به سوى دريا بكشى براى تو ممكن باشد! مى‏گفتند و قاه قاه مى‏خنديدند و مى‏گذشتند و اين موضوع در خانه‏ها و مركز كارشان به اصطلاح سوژه بحثها بود، و با يكديگر در باره نوح و كم فكرى پيروانش سخن مى‏گفتند!: پير مرد را تماشا كن آخر عمرى به چه روزى افتاده است؟ حالا مى‏فهميم كه اگر به سخنان او ايمان نياورديم حق با ما بود. اصلا عقل درستى ندارد!! و اما نوح با استقامت فوق العاده‏اى كه زائيده ايمان است با جديت فراوان به كار خود ادامه مى‏داد، و بى‏اعتنا به گفته‏هاى بى‏اساس اين كوردلان از خود

/ 440