دوانزدهم [دوازدهم‏] از عقود لازمه: سبق و رمايه است. - شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح صیغ العقود و الإیقاعات - نسخه متنی

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خود بگذارد و اجرت زمين از او بگيرد و يا همگى را بكند و قيمت (1) و نقصان (2) آنها را به عامل بدهد، نظر به اين كه به اذن وى عامل به اين مبتلا شده است، هم چنان كه جماعتى از علماء نيز فرموده‏اند.

دوانزدهم [دوازدهم‏] از عقود لازمه: سبق و رمايه است.

و سبق به فتح سين و سكون باء، پيشى گرفتن بر ديگرى است و سبق (3)

صاحب زمين گذاشته باشد و مال او باشد همه مال او خواهد بود و عامل اگر عالما بحكم اين عمل را كرده هيچ اجرت ندارد و سعيش ضايع و از جمله اخسرين اعمالا مى‏باشد و اگر جاهل است پس اگر مقصر است هم چنين و اگر قاصر است اجرت مثل عمل خود را مى‏گيرد و اگر پيله درخت را مثلا يعنى اصل را مشترك گذاشته باشند مشترك خواهد بود بالنسبه به قرار اشتراك اصل و در صورت اوّل اجرت زمين گرفتن از عامل براى ماندن بعد از اين را جايز است نه بودن قبل از اين را مگر اين كه مالك زمين جاهل قاصر باشد و در مقام كندن قيمت و نقصان به عامل نمى‏دهد مگر اين كه جاهل قاصر بوده باشد و اذنى كه داده بود در اينجا تأثير ندارد و مگر در صورت جهل قصورا زيرا كه اين اذن در ضمن معامله فاسده بود و آن هم باطل شد جهة فساد قيد و اذن جديد هم حاصل نشده است و اگر خواهند كه مقصود با مغارسه را بطور شرعى حاصل كنند اصول و پيله‏هاى درخت را بالمناصفه مثلا بگيرند اشتراكا بالاشاعة و صيغه مصالحه جارى كنند در خصوص اين كه عامل از حصّه مالك هم متوجّه باشد در مقابل اجرت زمين مالك كه حصّه عامل در آن تربيت مى‏بايد. (شرح)


(1) اگر بالتّمام ضايع مى‏شود. (شرح)

(2) اگر بالتّمام ضايع نمى‏شود و لكن نقصان بهم مى‏رسد. شرح‏

(3) سبق بفتح باء را سبقه هم مى‏گويند بضمّ السين چنانچه در نهج البلاغه فرموده‏اند «و السبقة الجنّة و الغابة النّار» كه دنيا ميدان التسابق است و مضمار رياضت و عبادت‏

/ 385