سيّم از ايقاعات اعراض است: - شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح صیغ العقود و الإیقاعات - نسخه متنی

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيّم از ايقاعات اعراض است:

و معنى وى [آن‏] انشاء قلع اضافه ملكيّت از مال است مثل اين كه حيوانى از وى در راه ماند جل او را گرفت و گذاشت و رفت (1) كه اگر بپرسى.

مى‏گويد كه دست از وى برداشتم پس هر كس آن را ببرد و قصد تملّك نمايد مالك مى‏شود و لكن متزلزل است كه هر وقت مالكش رجوع كند، بايد ردّ كرد. پس علاج آن است كه به مجرّد اين كه قصد تملّك كرد و مالك شد آن را منتقل نمايد (2) با يكى از عقود ناقله به شخصى ديگرى از اولاد خود و يا غير ايشان و او نيز منتقل نمايد به اين شخص كه ديگر رجوع جايز نباشد و صيغه وى «اعرضت عن هذا المال» است.

يعنى: اعراض كردم از اين مال.

بگويد تو را از حقّ خود بري‏ء كردم اگر فلان چيز را بكنى كه در اين صورت اشكال دارد، مگر اين كه قصد وجه اوّل كرده باشد. و از آن مشكل اينست بگويد: اگر فلان چيز را بعمل آورى تو را بري‏ء ذمّه كردم. خلاصه لفظ «اگر» مقدّما و مؤخّرا در اينجا عيب مى‏رساند بخلاف اين كه اگر لفظ «اگر» نباشد و بشرط بگويد فتأمّل. و در بعض مقامات مثل عقد وكالت و غير آن فرق گذاشته‏اند ما بين تقديم «اگر» و تأخير آن و لكن آن كلام را سرايت به اينجا دادن خالى از اشكال نيست. شرح‏

(1) و اين فعل به انضمام قرائن اعراض معاطاتى مى‏شود. شرح‏

(2) و ظاهر اينست كه مثل منتقل نمودن است تغيير حالتى كه در آن مال به عمل بياورد اگر منتقل نكرده باشد، مثل اين كه گوسفند را علف بدهد قدرى بحال بيايد و چاق شود، يا لباس كهنه است او را بدوزد و مقصود اينست كه مجرّد تغيير حالت كافى است. در زوال تزلزل آن، فتأمّل. شرح‏

/ 385