علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات
و آن عقدى است كه مشروع شده از براى تجارت كردن انسان، به مال غير به حصّه [اى] از ربح او [آن] و اهل حجاز او [آن] را مضاربه و اهل عراق [آن را] قراض مىنامند. (4)(1) ذخيره نگاه داشتن و ذخيره نمودن. شرح(2) قوله و صيغه شركت بخوانند بىفايده است آه، يعنى تأثيرى ندارد و لغو است جهت اين كه عقد مشاركت جهت عمل مرابحه است و اين كه مقصود نيست و اصل اشتراك با مزج حاصل شده است حاجت به عقد مشاركت ندارد و لكن علاج را در اين به مصالحه گذاشتن موجّه نيست، مگر به تقديرى كه مال هر كس را در واقع در ماليّت خود باقى بدانيم پس در قسمت، صيغه مصالحه بايد خوانده شود و لكن حقّ اينست كه اشتراك حاصل شده و تنها قسمت كافى است و احتياج به صيغه مصالحه ندارد فتأمّل. شرح(3) مضاربه از ضرب في الأرض است كه به معنى سير كردن در زمين است و بعض وجوه على حده هم دارد، چون عامل بنا مىگذارد با صاحب مال براى سير كردن جهت تجارت و صاحب مال هم سبب آن سير است پس گويا اين دو نفر بناى سير كردن با هم گذاشتهاند. شرح(4) قوله و اهل عراق قراض مىنامند آه. و مقارضه هم مىگويند كه قطعه از مال خود مىبرد و به عامل مىدهد كه معامله كند و وجوه تسميه على حده هم دارد. شرح