مقام سيّم در صيغه مبارات است. - شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح صیغ العقود و الإیقاعات - نسخه متنی

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس اگر اعلام نكرده باشند و فساد در خلع ظاهر شود و زوج بگويد كه من تو را وكيل در خلع كرده بودم، نه در تعقيب «هى طالق»، بر او مسموع و زوجيّت بر حال خود، باقى خواهد بود. بلكه اگر نگويد نيز، چنين است.

زيرا كه توكيل در خلع، توكيل در طلاق رجعى نيست بى‏شبهه.

مجملا همين كه خلع با شرائط خود تمام شد، زن بر آن مرد حرام و علاقه زوجيّت، بالمرّة قطع مى‏شود.

بلى از براى زوجه جايز است كه رجوع در بذل نمايد.

و همين كه رجوع كرد، زوج مختار است (1) كه بذل را بدهد و رجوع نكند و يا رجوع نيز بكند.

مقام سيّم در صيغه مبارات است.

كه بعد از ملاحظه استعمالات وى [آن‏] در كتب لغت و در عرف عامّ، به معنى خلاصى از مشقّت و نزاع و رفيق ناموافق است. پس تفسير جماعتى از علماء (2) وى [آن‏] را به مفارقت، ضعيف است.

(1) بدان كه بعد از آن كه زوجه رجوع كرد به بذل كه ديگر نمى‏دهم، خلعيّت طلاق باطل مى‏شود و مجرّد طلاق بودن باقى مى‏ماند و اين هم از جهت نصّ است و إلّا مقتضاى قاعده اين بود كه بايست باطل مى‏شد و بالجمله طلاق رجعى مى‏شود و زوجه را رجوع جايز مى‏شود خواه بذل را فعلا ردّ بكند، يا فعلا ردّ نكند خلاصه ردّ فعلى لزوم ندارد كه ردّ را بكند، بعد از آن رجوع نمايد، بلكه استحقاق زوج بر ردّ و مطالبه آن از زوج كافى است بر استحقاق زوج رجوع را و كلام مصنّف موهم خلاف مقصود است اگر چه مقصود واضح است فتأمّل. شرح‏

(2) قوله: تفسير جماعتى از علما آه، مخفى نمايد كه مفارقت معنى عامّى است كه با معنى خلاصى از مشقّت و خلاصى از نزاع و خلاصى از رفيق ناموافق و غير ذلك‏

/ 385