علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات
به فتح واو و كسر وى [آن] كه اسم مصدر توكيل است (2) و آن مأخوذ(1) يعنى ربحى بنظر بيايد اگر چه محقّق نباشد. شرح(2) قوله كه اسم مصدر توكيل است آه: و لكن از مصدر فعل مجهول كه بمعنى موكّل بودن است، مثلا در صورتى كه بگويد زيد كه من از جانب عمرو وكالت دارم باين معنى كه موكليّت او را دارم كه او مرا وكيل كرده. و گاهى اسم مصدر فعل معلوم.مىشود چنانچه گفتهاند عقد الوكالة يعنى عقد التوكيل و لا يخفى كه اصل وكل و وكول بمعنى وكيل كردن و واگذاشتن امرى است يقال وكل زيد هذا الأمر اى تركه و خلّاه ثمّ إذا استعمل بلفظ إلى مثل وكلت هذا الأمر إلى زيد يعتبر فيه التضمين:يعنى واگذاشتم اين امر را در حالتى كه مايلم بر زيد. و حاصل مطلب اين مىشود كه أمر را بر او واگذاشتم و مثل اينست تعديه با باء مثل وكلت باللَّه و در صورت ذكر إلى معنى ميل و نحو آن تضمين مىشود و در ذكر باء معنى اعتماد و وثوق تضمين مىشود و در صورت تضمين، استعمال لفظ در معنيين بايد نشود مثلا در آيه يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ سوره نور- آيه 63 كه تضمين، معنى اعراض مىشود نه اينست كه يخالفون هم در معنى خود و هم در معنى اعراض استعمال شود، بلكه ظاهر كلمات قوله اينست كه از باب مجاز حذف است يعنى اضمار مىشود و يخالقون نازل منزله