قسم چهارم: صيغه نسيئه (2) است بر وزن فعيله و آخر وى همزه است. - شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح صیغ العقود و الإیقاعات - نسخه متنی

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس مشترى گويد: «اشتريت منك منّا من سمن معهود إلى شهر بدينار».

يعنى: خريدم از تو يك من روغن معهود را تا يك ماه، به يك دينار.

و بايد فورا ثمن را به سوى بايع ردّ نمايد (1)، تا قرينه باشد كه مراد از اين صيغه، سلم بوده است، نه بيع به مدّت.

زيرا كه بيع به مدّت، باطل است. هم چنان كه از عوام مكرّر شنيده‏ايم كه در بيع بشرطها، مى‏گويند كه: فلان ملك را به فلان شخص فروخته‏ام تا يك سال. و نمى‏دانند كه اين اقرار است بر بطلان بيع، زيرا كه بيع به جميع اقسامش، مثل نكاح دائمى است كه مدّت، قبول نمى‏كند. نه مثل نكاح منقطعى كه قابل مدّت باشد.

قسم چهارم: صيغه نسيئه (2) است بر وزن فعيله و آخر وى همزه است.

لكن جايز

(1) مخفى نماند كه ردّ كردن ثمن فورا در مجلس عقد قرينه صيغه سلم نمى‏شود، بلكه آن اعمّ است زيرا كه مى‏شود شخص در صورت بيع نقدى هم اين طور بكند يعنى ثمن را در مجلس عقد ردّ بكند و اين ردّ كردن در اينجا شرط انتقال است پس از جهتى شرط انتقال مخصوص حاصل با عقد [مى‏شود] و از جهتى قرينه دلالت عقد نمى‏تواند بشود و اگر بخواهد كه از توهّم بيع إلى مدّت يك ماه بيرون رود، بايد اين طور بگويد كه بعتك منّا من سمن معهود مشروط تسلميه بمضى شهر او مؤجل تسليمه إلى شهر مثلا» و قول عوام كه به قرار مذكور در متن مى‏گويند باطل است مگر اين كه مقصودشان اين باشد كه در سر يك سال اختيار دارم كه بيع را فسخ كنم و پيش از اين، اين تسلّط را ندارم.

(2) و امّا معاملات متعارفه ميان غالب مردمان كه در پيش بقّال يا بزّاز مى‏روند و جنس مى‏خرند بقصد اين كه تنخواه را بعد در وقت تمكّن يا نحو آن بدهند جايز است با

/ 385