علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات
اوّل: مسابق عليه است و او [آن] هر جاندارى است كه در جهاد او [آن] را سوار مىتوان شد، مثل فيل و شتر و اسب و استر و حمار. و شرط است كه سوار باشند پس دو اسب يا دو حيوان ديگر را بدون سوارى بدوانند تا معلوم شود كه كدام يك سابق مىشوند، باطل است. و در گاو اشكال است. اظهر عدم جواز است، زيرا كه نادرى از مردمان او [آن] را سوار مىشوند.پس سباق (1) به غير اينها، مثل دويدن آدميان و پرانيدن مرغان و راندن كشتيها و كشتى گرفتن و جنگ انداختن قوچ و خروس و شير و گاو و به شكار فرستادن سگها و مرغان شكارى و مانند اينها، صحيح نيست. و آيا حرام نيز هست؟ اشكال است. اظهر عدم حرمت است و لكن احوط استمهارت در او هم ساقط مىشود جهت اين كه اين بالذّات مقصود نيست بلكه من باب المقدّمه است و بعد از آن كه ذى المقدّمه ندارد چه مقدّمه و لكن بعيد نيست كه تفنگ و توپ انداختن عوض تير انداختن واجب كفائى باشد و مهارت در آن و آن هم بحمد للّه بقدر كفايت موجود است. (شرح)(1) مراد از مسابقه در اين چيزها غلبه يكى است از متقابلين بر ديگرى در دويدن با سبقت و هم چنين پرانيدن طيور و راندن كشتيها و در پرانيدن با قسم على حده هم مىشود مثل اين كه در يك ساعت مثلا هر يكى چند دفعه برود و برگردد يا اين كه كدام يك در هوا بالاتر مىرود و نحو اين و در كشتى گرفتن با زمين انداختن آن ديگرى و در چنگ انداختن با انداختن يكى ديگر را و در شكار كردن با زود شكار كردن مثلا و هم چنين در امثال اينها مثل اين كه به جايهاى تاريك رفتن و آمدن و هم چنين به جايهاى پر واهمه و نحو آن. شرح