سيّم از عقود جايزه عاريّه است‏ - شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح صیغ العقود و الإیقاعات - نسخه متنی

علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی‏؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وقت مالكش يافته شود، عوضش را بدهد و امّا اگر به مجتهد ردّ نمايد، ضامن نيست. و جايز است كه خود محافظت نمايد و در هنگام وفات به عادلى وصيّت كند كه به صاحبش برساند و اگر يافته نشود ردّ مظالم نمايد و يا به مجتهد ردّ نمايد.

سيّم از عقود جايزه عاريّه است‏

[عاريّه‏] به تشديد ياء منسوب است به عار زيرا كه خواستن وى (1) [آن‏] عار است (2) چه معنى عاريّه آن است كه مالى را از مالكش بخواهد از براى اين كه انتفاع از او [آن‏] ببرد و مراد از انتفاع در عاريّه أعراض است نه جواهر (3)

(1) يعنى عاريه گرفتن چيزى از ديگرى. شرح‏

(2) اين يك وجه تسميه است و وجوه ديگر هم ذكر كرده‏اند در روضه و غير آن حاجت بذكر آنها در اينجا ندارد و مصنّف كه اين وجه را تنها ذكر كرده، شايد از اين جهت باشد كه اين أظهر وجوه است در نظر او. شرح‏

(3) قوله و مراد از انتفاع در عاريّه أعراض است نه جواهر، مقصود اينست كه شى‏ء مستعار بايد چيزى باشد كه انتفاع به آن ممكن باشد با وجود بقاء عين آن، يعنى انتفاع با منافع آن چيز حاصل بشود نه به تلف عين آن چيز و اين همان مسأله است كه فقهاء در باب اجاره و اعاره گفته‏اند: «كلّما يصحّ الانتفاع به مع بقاء عينه يصحّ إعارته و إجارته و لا ينعكس كليّا» و لكن ظاهر اينست كه انعكاس كلّى هم دارند و آن چه استثناء كرده‏اند صحيح نيست، بلكه مطابق قاعده است. مثلا گفته‏اند منحه [منحة اللبن كالشاة و الناقة و البقرة تعطيها غيرك ليحابها ثمّ يردّها عليك- مجمع البحرين مادّه منح‏] كه حيوان شير دهنده است عاريه دادن آن صحيح است، با وجود اين كه مقصود از آن لبن است كه انتفاع با او با خوردن او [آن‏] مى‏شود كه موجب إتلاف او است. و اين سخن مردود است از جهت اين كه أصل عاريه، حيوانست و منافع او شير دادن‏

/ 385