علی قزوینی زنجانی؛ شارحین: میرزا محمد علی تبریزی قراچه داغی، عبد الرحیم تبریزی، میرزا محسن بن محمد، شیخ مرتضی؛ محققان: جواد بیات، بهروز بیات، موسی بیات
[عاريّه] به تشديد ياء منسوب است به عار زيرا كه خواستن وى (1) [آن] عار است (2) چه معنى عاريّه آن است كه مالى را از مالكش بخواهد از براى اين كه انتفاع از او [آن] ببرد و مراد از انتفاع در عاريّه أعراض است نه جواهر (3)(1) يعنى عاريه گرفتن چيزى از ديگرى. شرح(2) اين يك وجه تسميه است و وجوه ديگر هم ذكر كردهاند در روضه و غير آن حاجت بذكر آنها در اينجا ندارد و مصنّف كه اين وجه را تنها ذكر كرده، شايد از اين جهت باشد كه اين أظهر وجوه است در نظر او. شرح(3) قوله و مراد از انتفاع در عاريّه أعراض است نه جواهر، مقصود اينست كه شىء مستعار بايد چيزى باشد كه انتفاع به آن ممكن باشد با وجود بقاء عين آن، يعنى انتفاع با منافع آن چيز حاصل بشود نه به تلف عين آن چيز و اين همان مسأله است كه فقهاء در باب اجاره و اعاره گفتهاند: «كلّما يصحّ الانتفاع به مع بقاء عينه يصحّ إعارته و إجارته و لا ينعكس كليّا» و لكن ظاهر اينست كه انعكاس كلّى هم دارند و آن چه استثناء كردهاند صحيح نيست، بلكه مطابق قاعده است. مثلا گفتهاند منحه [منحة اللبن كالشاة و الناقة و البقرة تعطيها غيرك ليحابها ثمّ يردّها عليك- مجمع البحرين مادّه منح] كه حيوان شير دهنده است عاريه دادن آن صحيح است، با وجود اين كه مقصود از آن لبن است كه انتفاع با او با خوردن او [آن] مىشود كه موجب إتلاف او است. و اين سخن مردود است از جهت اين كه أصل عاريه، حيوانست و منافع او شير دادن