شرح صیغ العقود و الإیقاعات نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حبس كردن عين است بر مصرفى (1) از مصارف و مباح كردن منفعت او است بر همان مصرف.
و وقف سه ركن دارد: (2) اوّل- واقف. و شرط است در وى كه عاقل و بالغ و رشيد باشد اگر چه كافر باشد. (3) دوم- موقوف. و شرط است در وى [آن] كه عينى باشد كه قابل ماندن باشد (4) و منفعتى كه معتنى بها عقلا باشد، داشته باشد كه در مصرف وقف صرف شود.
پس وقف منافع و أعراض و أعيانى (5) كه قابل بقاء نيستند، مثل مأكولات و مشروبات و مانند اينها و يا منفعت معتنى بها (6) نداشته باشد مثل
را نگاه داشتم و معنى شرعى مأخوذ از متعدّى است نه لازم. شرح
(1) بر مصرفى درست نيست بايد براى مصرفى گفته شود. شرح
(2) قوله: و وقف سه ركن دارد آه، در بعضى جاها مصنّف صيغه را هم از اركان ذكر مىكند اگر چه درست نيست و بر تقدير ذكر او از اركان، بايست اينجا هم ذكر مىشد. ترك را وجهى ندارد. شرح
(3) قوله: اگر چه كافر باشد آه، در اين اشكال است بنا بر اين كه در وقف نيّت قربت شرط بوده باشد و نيّت قربت را از كافر صحيح ندانيم، يا مطلقا يا بعضى از اقسام آن كما قرّر في محلّه. شرح
(4) مراد ماندن بقدر استعداد خودش است كه مدّتى بماند نه دائما. شرح
(5) يعنى استيفاء منفعت نه مطلقا. شرح
(6) يعنى با وجود ماندن نه مطلقا و منفعت غير معتنى بهاى پول با وجود ماندن آن مثل تماشاى پول، يا استلذاذ از صداى آن يا تزيّن به زينت آن كه اينها غير معتنى بها هستند. شرح