مسافر مجنون - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسافر مجنون





  • رفتم و بيشم نبود روى اقامت
    گر تو قيامت به وعده دور نخواهى
    بانگ اذان است و چشم مست تو بينم
    قصر نمازت چه؟ اى مسافر مجنون
    در همه عالم علم به عشق و جنونى
    آنچه به غفلت گذشت عمر نخواندم
    پيرم و بر دوشم از نديم جوانى
    خرمن گل ها به باد رفت و به دل ها
    شحنه ى شهرى تو دست ياز به شمشير
    من به سلام و وداع كعبه و صحرا شمع دل شهريار، شعله ى آخر
    شمع دل شهريار، شعله ى آخر



  • وعده ى ديدار گو بمان به قيامت
    يك نظرم جلوه كن بدان قد و قامت
    در خم محراب ابروان به امامت
    كعبه ى ليلى است قصد كن به اقامت
    گو بشناسندت از جبين به علامت
    عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
    از تو چه پنهان هميشه بار ندامت
    نيش ندامت خليد و خار ملامت
    بارى اگر شير مي كشى به شهامت
    صحيه زنانم كه باركن به سلامت زد به سراپا كه سوختن به تمامت
    زد به سراپا كه سوختن به تمامت


/ 161