چه ميكشم! - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چه ميكشم!





  • در وصل هم ز عشق تو اى گل در آتشم
    با عقل آب عشق به يك جو نمي رود
    ديشب سرم به بالش ناز وصال و باز
    پروانه را شكايتى از جور شمع نيست
    خلقم به روى زرد بخندند و باك نيست
    باور مكن كه طعنه ى طوفان روزگار
    سروى شدم به دولت آزادگى كه سر
    دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان
    هر شب چو ماهتاب به بالين من بتاب
    لب بر لبم بنه بنوازش دمى چونى ساز صبا به ناله شبى گفت شهريار
    ساز صبا به ناله شبى گفت شهريار



  • عاشق نمي شوى كه ببينى چه مي كشم
    بيچاره من كه ساخته از آب و آتشم
    صبحست و سيل اشك به خون شسته بالشم
    عمريست در هواى تو ميسوزم و خوشم
    شاهد شو اى شرار محبت كه بي غشم
    جز در هواى زلف تو دارد مشوشم
    با كس فرو نياورد اين طبع سركشم
    لب ميگزد چو غنچه ى خندان كه خامشم
    اى آفتاب دلكش و ماه پري وشم
    تا بشنوى نواى غزلهاى دلكشم اين كار تست من همه جور تو مي كشم
    اين كار تست من همه جور تو مي كشم


/ 161