ساز عبادى - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ساز عبادى





  • تا كى چو باد سربدوانى به واديم
    دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
    چون لاله ام ز شعله ى عشق تو يادگار
    مرغ بهشت بودم و افتادمت به دام
    چون طفل اشك پرده درى شيوه ى تو بود
    فرزند سرفراز خدا را چه عيب داشت
    بى تار طره هاى تو مرهم گذار دل
    در كوهسار عشق و وفا آبشار غم شب بود و عشق و وادى هجران و شهريار
    شب بود و عشق و وادى هجران و شهريار



  • اى كعبه ى مراد ببين نامراديم
    گويى چراغ كوكبه بامداديم
    داغ ندامتى است كه بر دل نهاديم
    اما تو طفل بودى و از دست داديم
    پنهان نمي كنم كه ز چشم اوفتاديم
    اى مادر فلك كه سيه بخت زاديم
    با زخمه ى صبا و سه تار عباديم
    خواند به اشك شوقم و گلبانك شاديم ماهى نتافت تا شود از مهر هاديم
    ماهى نتافت تا شود از مهر هاديم


/ 161