بياد استاد فرخ - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بياد استاد فرخ





  • فرخا از تو دلم ساخته با ياد هنوز
    در جوانى همه با ياد تو دلخوش بودم
    دارم آن حجب جوانى كه زبانبند منست
    فرخ خاطر من خاطره ى شهر شماست
    دورى از بزم تو عمريست كه حرمان منست
    با منت سايه كم از گلشن آزادى چيست
    ياد گلچين معاني و نويد و گلشن
    بيست سال است بهار از سرما رفته ولى
    صيد خونين خزيده به شكاف سنگم شهريار از تو و هفتاد تو دلشاد ولى
    شهريار از تو و هفتاد تو دلشاد ولى



  • خبر از كوى تو مي آوردم باد هنوز
    پيرم و از تو همان ساخته با ياد هنوز
    لب همه خامشيم دل همه فرياد هنوز
    خود غم آبادم و خاطر فرح آباد هنوز
    زدم و ميزنم از دست غمت داد هنوز
    مي برم شكوه ات اى سرو به شمشاد هنوز
    نوشخوارى بود و نعشه ى معتاد هنوز
    من همان ماتميم در غم استاد هنوز
    كه نفس در نفسم با سگ صياد هنوز خود به شصت است و نديده است دل شاد هنوز
    خود به شصت است و نديده است دل شاد هنوز


/ 161