ديوان و ديوانه - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديوان و ديوانه





  • يا رب مباد كز پا جانان من بيفتد
    من چون ز پا بيفتم درمان درد من اوست
    يك عمر گريه كردم اى آسمان روا نيست
    ماهم به انتقام ظلمى كه كرده با من
    از گوهر مرادم چشم اميد بسته است
    من خود به سر ندارم ديگر هواى سامان خواهد شد از ندامت ديوانه شهريارا
    خواهد شد از ندامت ديوانه شهريارا



  • درد و بلاى او كاش بر جان من بيفتد
    درد آن بود كه از پا درمان من بيفتد
    دردانه ام ز چشم گريان من بيفتد
    ترسم به درد عشق و هجران من بيفتد
    اين اشك نيست كاندر دامان من بيفتد
    گردون كجا به فكر سامان من بيفتد گر آن پرى به دستش ديوان من بيفتد
    گر آن پرى به دستش ديوان من بيفتد


/ 161