دالان بهشت - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

محمدحسین شهریار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دالان بهشت





  • شاهد شكفته مخمور چون شمع صبحگاهى
    آمد ز برف مانده بر طره شانه ى عاج
    افسون چشم آبى در سايه روشن شب
    زان چشم آهوانه اشكم هنوز حلقه است
    سروم سر نوازش در پيش و من به حيرت
    رفتيم رو به كاخ آمال و آرزوها
    دالانى از بهشتم بخشيد و دلبخواهم
    دردانه ام به دامن غلطيد و اشكم از شوق
    چون شهد شرم و شوقش ميخواستم مكيدن
    ناگه جمال توحيد وانگه چراغ توفيق
    افسون عشق باد و انفاس عشقبازان
    ژس جمال وحدت در خود به چشم من بين مائيم و شهريارا اقليم عشق آرى
    مائيم و شهريارا اقليم عشق آرى



  • لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهى
    ماه است و هرگزش نيست پرواى بي كلاهى
    با عشوه موج ميزد چون چشمه در سياهى
    كى در نگاه آهوست آن حجب و بي گناهى
    كز بخت سركشم چيست اين پايه سر به راهى
    آنجا كه چرخ بوسد ايوان بارگاهى
    آرى بهشت ديدم دالان دلبخواهى
    لرزيد چون ستاره كز باد صبحگاهى
    مهر عقيق لب داد بر عصمتش گواهى
    الواح ديده شستند اشباح اشتباهى
    باقى هر آنچه ديديم افسانه بود و واهى
    آيينه ام لطيفست اى جلوه ى الهى مرغان قاف دانند آيين پادشاهى
    مرغان قاف دانند آيين پادشاهى


/ 161