بخش اول‏ پايه‏هاي نقد برهان‏ناپذيري وجود خدا - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش اول‏ پايه‏هاي نقد برهان‏ناپذيري وجود خدا

فصل اول: واژه «خدا»

1 – درآمد

در اين كه واژه «خدا» در زبان فارسي ، «الله» در عربي ، «God» در انگليسي و واژه‏هاي ديگر در زبان‏هاي مختلف كه دلالت بر امر اُلوهي دارند، به گونه‏اي كه انسان در برابر مسماي آن سر خم كرده و از او استمداد مي ‏جويد، آيا اسم‏اند يا وصف؟ و اگر اسم‏اند، آيا اسم عام‏اند يا اسم خاص، يا هيچ كدام و يا نيمه عام و نيمه خاص، نظريه‏هاي مختلفي وجود دارد. پاسخ به اين پرسش‏ها ما را وا مي ‏دارد كه ابتدا به طور كلي ، خلاصه‏اي از وضع الفاظ و دلالت آن‏ها بر معاني ، به دست دهيم، سپس بحث را در خصوص واژه خدا و معادل آن دنبال كرده و خصوصيات آن را بر شمريم.

2 - وضع الفاظ (لفظ و معنا)

قبل از ورود به بحث الفاظ، لازم است انواع دلالت‏ها را به اختصار بيان كرده و از اين رهگذر وضع الفاظ را بررسي كنيم.

دلالت‏هاي عقلي ، طبعي و وضعي ‏

بدون شك، الفاظ از نوع دلالت هايي است كه بشر براي رسيدن به اغراض و اهداف خود همواره از آن استفاده كرده و مي ‏كند. دلالت الفاظ بر مدلولات خود از نوع دلالت‏هاي قراردادي و اعتباري است نه عقلي يا طبعي . در دلالت‏هاي عقلي بشر با ادراك خود از دالّي به مدلولي رهنمون مي ‏شود كه به هيچ وجه مبتني بر قرار داد اشخاص نيست؛ مثلاً دود علامت آتش است، چه قراردادي بر روي آن صورت گرفته باشد يا نه. مقصود ما از دلالت عقلي در اين‏جا، آن نوع دلالتي است كه حتي مشترك بين حيوانات و انسان‏ها است؛ براي نمونه برخي علائم جوّي ، بعضي حيوانات را وامي ‏دارد كه دنبال سر پناهي براي خود باشند تا در نيمه‏هاي شب دچار باران زدگي نشوند. در مقابل دلالت‏هاي عقلي ، علائم و دلالت هايي وجود دارد كه به طور طبيعي بر مدلولي دلالت مي ‏كنند. اين علائم مانند مورد قبلي كلّيّت ندارند، مانند سرفه كردن كه به طور طبيعي دلالت بر درد سينه در اثر سرماخوردگي دارد. اما دلالت‏هايي نيز وجود دارند كه به صورت عقلي و طبعي دلالت بر مدلول مورد نظر دلالت ندارند، در عين حال، بشر از آن‏ها استفاده مي ‏كند و مقصود خود را به وسيله آن‏ها به ديگران اعلان مي ‏دارد؛ مانند علائم رانندگي . اين نوع دلالت‏ها يا لفظي ‏اند و يا غير لفظي .

دلالت‏هاي لفظي ‏

بدون شك، نياز بشر به زندگي بهتر و راحت‏تر او را ملزم مي ‏كند كه از طبيعت و قواي خود كمك بگيرد. يكي از راه‏هاي بهتر زندگي كردن كشف دلالت لفظي است. در نظر بگيريد اگر بشر زبان نمي ‏داشت و براي رساندن اغراض خود الفاظ را به كار نمي ‏گرفت، چقدر زندگي براي او مشكل مي ‏شد. الفاظي كه به منظور القاي اغراض بشر به كار مي ‏روند، دلالت بر آن اغراض دارند، اين دلالت از نوع دلالت عقلي يا طبعي نيست، بلكه اصطلاحاً آن را دلالت وضعي مي ‏نامند.

اين كه وضع چيست و چگونه يك لفظ بر معنا دلالت مي ‏كند؟ از جمله سؤالاتي است كه در اين‏جا به اختصار به آن مي ‏پردازيم:

/ 219