4 - استدلال نلسون پايك
نلسون پايك در مقاله «علم مطلق خداوند و اختيار انسان ناسازگارند»، به گونهاي ديگر و البته نه چندان متفاوت از آنچه از كتاب پلانتينجا آوردهايم به اين مسئله پرداخته است و پاسخهايي را كه فيلسوفان به اين مسئله دادهاند، نقادي كرده و در ادامه مي گويد:وقتي كه مي گوييم خداوند مي تواند نسبت به وقوع مختارانه افعال در آينده علم پيشين داشته باشد، منظورمان دقيقاً چيست؟ من فكر مي كنم منظور دمولينا اين است: خداوند پيشاپيش علم دارد كه هركس در آينده كدام افعال را انتخاب خواهد كرد؛ مثلاً خداوند در زمان T1 علم داشت كه جونز مختارانه تصميم خواهد گرفت كه در زمان T2 چمنها را كوتاه كند. نه تنها خداوند در زمان T1 علم داشت كه جونز در زمان T2 چمنها را كوتاه خواهد كرد، بلكه در عين حال در زمان T1 علم داشت او اين فعل را مختارانه انجام خواهد داد. به قول اميل برونر «علم خداوند به افعال مختارانه، با حفظ صفت مختارانه آنها تعلق گرفته است».آنچه خداوند در زمان T1 نسبت به آن علم داشت اين بود كه جونز در زمان T2 مختارانه چمنها را كوتاه خواهد كرد».(1)پايك در نقد گفتار بالا مي گويد:به نظر من اين نظريه ناسازگاري دروني دارد. اگر خداوند در زمان T2 علم داشته (و بنابراين، معتقد بوده) كه جونز در زمان T2 فعل X را انجام خواهد داد، پس جونز در زمان T2 نمي توانسته است كار ديگر جز X انجام دهد (بنا به دلايلي كه ذكر شد). بنابراين، اگر خداوند در زمان T1 علم داشته (و بنابراين، معتقد بوده) كه جونز در زمان T2 فعل X را انجام خواهد داد، پس جونز در زمان T2 فعل X را غيرمختارانه انجام داده است.اينكه خداوند مي توانسته در زمان T1 معتقد باشد كه جونز در زمان T2 فعل X را مختارانه انجام خواهد داد، ناممكن به نظر مي رسد. اگر خداوند در زمان T1 معتقد بوده كه جونز در زمان T2 فعل X را انجام خواهد داد، فعل جونز در زمان T2 از سر اختيار نبوده است، اما اگر همچنان [بگوييم كه] خداوند در زمان T1 معتقد بوده كه جونز در زمان T2 فعل X را مختارانه انجام خواهد داد نتيجه مي شود كه خداوند در زمان T1 اعتقاد كاذبي داشته است - نتيجهاي كه گزاف و نامعقول است».(2)1. كلام فلسفي (مجموعه مقالات)، ترجمه ابراهيم سلطاني - احمد نراقي ، ص 272 – 273.2. همان، ص 273.