7 - آيا وجود سور قضيه است؟ - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چنين استدلال مي كند: مضمون يك گزاره در مورد عدد يك اظهاري درباره يك مفهوم است. شايد اين با عدد صفر واضحتر باشد. اگر بگوييم كه «ونوس صفر قمر دارد»، صرفاً هيچ قمري يا مجموعه اقماري براي چيزي وجود ندارد تا بياني درباره آن باشد، بلكه آنچه اتفاق مي افتد اين است كه خاصيتي به مفهوم «قمر ونوس» نسبت داده مي شود؛ به اين معنا كه مصداقي زير خود ندارد. اگر بگوييم: «درشكه قيصر با چهار اسب كشيده مي شود». در اين صورت، عدد چهار را به مفهوم «اسبي كه درشكه قيصر را مي كشد» نسبت دادهايم...، پس عدد خاصيت مفاهيم است نه اشيا، و چنان كه فرگه گاهي مطرح مي كند كه عدد يك خاصيت درجه دو يا سطح دو است. حالا در اين جنبه، وجود شبيه عدد است. اثبات وجود در واقع چيزي جز نفي عدد صفر نيست. بنابراين، وجود نيز بيشتر خاصيت مفاهيم را دارد تا خاصيت اشيا را. اين قضيه كه «اسبها وجود دارند» قضيه موضوع - محمولي كاملاً معتبري است؛ ولي وجود يا چيز ديگري را به اسبها نسبت نمي دهد...اين قضيه در مورد مفهوم «اسب» است و خبر مي دهد كه اين مفهوم داراي مصداق است؛ يعني چنين نيست كه تحت خود چيزي نداشته باشد... اگر وجود يك محمول درجه دوم است، پس تلاش ما براي نشان دادن آن به مثابه محمول درجه يك و گفتن مثلاً: «آراكل وجود دارد»، «پگاسوس وجود ندارد» به چه معنا است؟ فرگه به طور قاطع مي گويد: «من نمي خواهم بگويم چيزي كه اينجا درباره مفهوم اظهار مي شود اگر درباره اشيا اظهار مي شد، دروغ و بلكه بي معنا است». فرگه مي گويد: «چون وجود خاصيت مفهوم را دارد، برهان وجودي براي اثبات وجود خدا با شكست مواجه مي شود».(1)توضيحات بيشتر با نقد و بررسي در (12، 13) خواهد آمد.7 - آيا وجود سور قضيه است؟
راه چهارمي كه براي محمول نبودن وجود ذكر كردهاند اين است كه وجود سور