مى توانيم فرموده خداوند متعال: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت...» را جمله معترضه برشماريم. البته اين در صورتى است كه وروداعتراض در آخر كلام را درست و يا آيات سابق و لاحق را يك كلام يك پارچه بدانيم كه جمله معترضه در ميان آنها آمده تا به جنبه ها و علل حكم وارده اشاره كند. اين جمله معترضه نه تنها معقول و قابل قبول است، بلكه به واسطه حكمتى كه دارد راحج و مطلوب و حتى ضرورى هم هست. آن حكمت عبارتند از بيان اين امر مهم و خطير; يعنى تعلق اراده الهى بر پاكيزه گرداندن اهل بيت و نيزبيان فرق بزرگ بين اهل بيت حقيقى پيامبرصلى الله عليه وآله و همسران حضرت كه شايدتوهم شود آنان هم در عصمت و طهارت در حد اهل بيت نبوت هستند. جمله هاى معترضه در قرآن فراوان است. خداوند متعال مى فرمايد: فلما راى قميصه قد من دبر قال انه من كيد كن ان كيدكن عظيم يوسف اعرض عن هذا - واستغفرى لذنبك. (5) . و انه لقسم - لو تعلمون - عظيم. (6) . واذ قال لقمان لابنه وهو يعظه يا بنى لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظيم ووصينا الانسان بوالديه حملته امه وهنا... يابنى انها ان تك مثقال حبة من خردل. (7) . در اين جا جملات «يوسف اعرض عن هذا»; «لوتعلمون »; و «وصيناالانسان بوالديه حملته امه وهنا» جمله هاى معترضه اند كه امثال آن در قرآن اندك نيست. (8) . حتى اگر بپذيريم كه سياق قرآن مؤيد اين مطلب است كه مخاطب، زنان پيامبرند; باز دست برداشتن از ظهور سياقى، كه ضعيف ترين ظهورهاست،به خاطر وجود قرينه و بلكه قرينه هاى داخلى و خارجى زياد بر خلاف آن، هيج محذورى پيش نمى آورد. وجود قرائنى در همين آيات و نيز وجودروايات متواتر صحيح و صريح فراوان ديگر اهل البيت را در افرادى جداى ازهمسران پيامبرصلى الله عليه وآله; يعنى در خصوص اهل كساء معين مى كند و هيچ مخالفتى هم با اسلوب بيان و بلاغت كلام ندارد. ما پيوسته ديده ايم كه افراد بليغ درسخنان خود به چندين مطلب كه دريك جا و با يك سياق و نظم واحدمى آورند اشاره مى كنند. البته در صورتى كه داراى يك جهت عام و كلى وجامع باشند. از قرائنى كه گفته اند بايد به موجب آن از ظهور سياقى دست برداشت،اختلاف ضميرهاى اين آيه است. چه در «عنكم » و «يطهركم » ضمير مذكراست، در حالى كه ضماير پيش و پس در عبارات «وقرن فى بيوتكن »،«لا تبرجن »، «اقمن الصلاة »، «آتين »، «اطعن » و... همگى مؤنث است. (9) . بعضى اين را دليل آن دانسته اند كه زنان پيامبرصلى الله عليه وآله در اين آيه اراده نشده اند. بعضى ديگر بر خلاف ادعاى عكرمه و ديگران، آن را دليل بر عدم اختصاص آيه تطهير به زنان پيامبرصلى الله عليه وآله شمرده اند. (10) .