29 بهمن 1357 - خدا بود و دیگر هیچ نبود نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خدا بود و دیگر هیچ نبود - نسخه متنی

مصطفی چمران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














29 بهمن 1357


بهشت زهراى تهران
به مزار شهيدان(102)

وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوُا فى سَبيلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ
اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقوُن چه بوستان گلگونى!

هداياى ملتى قهرمان به خداى بزرگ، برگزيدگان شايسته مردمى. گل هاى سرسبد
تاريخ.

مگر ممكن است كه ملتى آزاد و مستقل گردد بدون آن كه بهترين عزيزانش را قربانى
كند؟

29 بهمن 1357

سلام گرم و عميق شيعيان لبنان را به ملت قهرمان ايران ابلاغ مى كنم پيروزى
بى نظير مردم مسلمان ايران، در شكستن طاغوت ها و به زانو كشيدن ابرقدرت ها،
آن قدر خيره كننده و عميق است كه دنيا را به بهت انداخته، توازن قوا را به هم
زده، بر پيكر نظام هاى فاسد و ظالم لرزه درانداخته و براى محرومين و مستضعفين
دنيا بشارت و بركت و رحمت به ارمغان آورده است.

شيعيان لبنان كه سال هاى دراز زير بمباران هاى اسرائيلى و دست نشاندگان داخلى
آن ها جان داده اند، زيرپنجه استعمار جان كنده اند، و ظلم و فساد آن ها را به
روز سياه نشانده است و سرنوشت تيره و تار آن ها را فقط معجزه اى آسمانى
مى تواند درمان كند... و اين معجزه بزرگ امروز رخ داده است، و اين انقلاب
مقدس اسلامى ايران به رهبرى بلندپايه ترين مرجع تقليد شيعيان حضرت آيت اللَّه
خمينى است.

شيعيان لبنان، بيش از هر كس ديگرى در جهان، با مردم ايران ارتباط قلبى و
اشتراك مكتبى دارند و سرنوشتشان به هم وابسته است. اگر ايران پيروز باشد،
شيعيان لبنان آزاد و آباد زندگى خواهند كرد، و اگر خداى ناكرده به انقلاب
ايران گزندى برسد، شيعيان لبنان مثل گذشته در غرقابه توطئه هاى اسرائيلى و
امريكايى و سياست بازى هاى كثيف بين المللى غوطه خواهند خورد، و جز نكبت و
بدبختى نتيجه اى از حيات نخواهند برد.

شيعيان لبنان، پس از قرن هاى دراز خفت و ذلت و اسارت، پس از تحمل زجرها و
شكنجه ها پس از طى دوران هاى وحشت و ظلمانى و دردآلود... بالاخره مورد رحمت و
عنايت پروردگار واقع شدند و رهبرى خردمند و دلسوز و توانا به آن ها ارزانى شد
كه آقاى سيدموسى صدر بود، كه توانست در مدت كمى شيعيان لبنان را سر و سامانى
دهد براى آن ها كسب هويت كند، به آن ها افتخار و غرور و احترام ببخشد،
دست هاى سرطان فساد و ظلم و كفر را از دست و پاى شيعيان قطع كند، با كمال
شجاعت در مقابل چپ و راست بايستد و با همه طاغوت ها بجنگد، و يك معركه خونين
و پرافتخار حسينى را بر شيعيان عرضه كند، مفهوم عميق شهادت را در رگ هاى
شيعيان به جريان بياندازد و نهضتى اسلامى و حسينى به وجود آورد.

دشمنان شيعه و اسلام نمى توانستند وجود چنين رهبرى را تحمل كنند... لذا اين
سمبل بزرگ ناجوانمردانه ربوده و بازداشت شد و شش ماه مى گذرد كه سرنوشتش در
تاريكى كينه و ظلمت توطئه غرق شده است و شيعيان لبنان يتيم شده اند، روح خود
را از دست داده اند، دل شكسته اند، محزونند، از شدت غضب مى جوشند، از شدت درد
مى خروشند، ولى براى سلامت رهبرشان بر احساسات آتشين شان لجام مى زنند و صبر
مى كنند، مى سوزند و با اشك قلب سوزان خود را تسكين مى دهند... اين شيعيان
دل شكسته و ظلم زده، چشم اميد به سوى برادران مسلمان ايرانى خود دوخته اند.

نمايندگان شيعيان لبنان، با قلبى پرشور و روحى پراميد به كعبه آمال خود قدم
مى گذارند كه از نزديك، شعله هاى اين آتش فشان مقدس انقلاب اسلامى را با پوست
و گوشت خود نيز احساس كنند و در هواى پرافتخار اين جلال و شكوه حكومت اسلامى
تنفس كنند. و از روح پربركت شهداى پاك اين سرزمين طلب همت نمايند، و براى
مردم خود شيعيان لبنان، شمه اى از ايمان پاك و فداكارى خالصانه، و محبت پرشور
مردم اين سرزمين را به ارمغان ببرند. سرنوشت ما شيعيان لبنان وابسته به
سرنوشت شما ملت عزيز ايرانست، وقتى مى توانيم آزاد و محترم زندگى كنيم كه شما
آزاد و قوى و پيروز باشيد. پيروزى نهايى شما بزرگ ترين آرزوى قلبى و حياتى
ماست.

ما خالصانه و عاشقانه، همه امكانات و حتى همه وجود خود را دراختيار انقلاب
اسلامى ايران مى گذاريم و آرزو مى كنيم، كه در اين جهاد مقدس به اندازه قدرت
و استطاعت خود وظيفه تاريخى و ايمانى خويش را ادا كنيم.

از خداى بزرگ مى طلبيم كه عنايت و رحمت بى پايان خود را هرچه بيش تر مشمول
حال ما كند و به همه ما توفيق دهد كه اين رسالت بزرگ و مقدس خدايى را كه به
دست ما سپرده شده به سر منزل مقصود برسانيم.(103)

/ 53