پاسخ به يك ايراد - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ايـن جا اين ايراد از سوى مخالف مطرح شده كه احتمال دارد منظور از ذكر پيامبر (ص) باشد نه قرآن چـون پـيـامبر تذكردهنده است همان گونه كه در جاى ديگر مى خوانيم : قد انزل الله اليكم ذكرا* رسـولا يـتـلـوا عليكم آيهات الله مبينات ((71)) , خداوند به سوى شما ذكر (و آنچه مايه تذكر است ) نازل كرد * رسولى كه آيات روشن و روشنگر خدا را بر شما تلاوت مى كند.

در ايـن صـورت , آيـه ارتـبـاطى بـا حفظ قرآن از تحريف پيدا نمى كند,اما مفسران گفته اند: آيه , مـحـذوفـى دارد و در اصـل چنين بوده وارسل رسولاب, و پيامبرى فرستادب چراكه رسولا نمى تواند تفسير و بيان براى ذكرا باشد, زيرا در آن صورت , با تعبير انزال (نازل كردن ) مناسب نبود.

عـلاوه بـر اين , پيش از آيه حفظ, كلمه الذكر مشخصا به معناى قرآن آمده ((72)) كه قرينه خوبى اسـت بر اين كه منظور از آن در آيه حفظ نيز قرآن است و هيچ دليلى براى آن احتمال خلاف ظاهر وجود ندارد ((73)) .

پاسخ به يك ايراد

امـام فخر رازى مى گويد: استدلال به آيه حفظ, درست نيست چون قائلان به تحريف ممكن است بگويند: همين آيه نيز جزء اضافاتى است كه بر قرآن افزوده شده ((74)) .

حـضـرت اسـتاد آيةاللّه خوئى (ره ) مى نويسد: حاصل ايراد اين است كه اى بسا مدعى تحريف بگويد:

تـحريف به خود اين آيه نيز ـكه بخشى از قرآن است ـ راه يافته , پس استدلال به آن دور است و دور باطل مى باشد ((75)) .

سـپـس در پـاسـخ مـى افـزايـد: شـايـد اين ايراد براى كسانى پيش آيد كه عترت طاهره را درست نـمـى شـنـاسند و مقام ولايت و رهبرى همه جانبه را براى آنان كه همتا و همسنگ قرآنند ((76)) قـائل نـيـسـتـند, اما كسانى كه آنان را حجت هاى خدا وهمتايان قرآن مى دانند, هرگز اين شبهه بـرايـشـان پـيـش نـمـى آيد, چراكه امامان للّه به اين قرآن موجود [از جمله به آيه حفظ] استدلال مى كردند و پيروان خود را ـدراستدلال به قرآن ـ تاييد مى نمودند .

اين امر نشانگر آن است كه قرآن موجود, حجت است و تمسك به آن , واجب و هيچ گونه ترديدى در آن نيست ((77)) .

پـاسـخـ روشنتر اين است كه اين گروهها ((78)) خود را منتسب به اسلام دانسته , قرآن را كتابى آسمانى و جاودانى مى دانند كه به عنوان قانون اساسى اسلام و معجزه اى هميشگى بر صحت نبوت پـيـامبر اسلام نازل شده است , اينها ـبه گمان خودـ تنها روى موارد تحريف انگشت گذاشته اند, مـثـل آيـه رجـم , رضـعات , جوف ابن آدم (كه حشويه روايت كرده اند) و آيه ذر ((79)) كه جزائرى وپـيـروانـش پـنـداشـتـه انـد .

امـا آياتى كه در قرآن شريف ثبت و نزد مسلمانان ـدر همه اعصارـ شـنـاخته شده و تلاوت مى شود, سخنى در آن ندارند و معترفند كه صحيح ووحى آسمانى بوده و هيچ گونه افزايش يا تبديلى در آن رخ نداده است .

بـنـابـراين ـهرچند در پاره اى موارد قائل به تحريفندـ استدلال به آيات موجود قرآن كريم در برابر آنـان مـشـكـلـى نـدارد و لذا سابقه ندارد كه در پاسخ استدلال به آيه حفظ و همانند آن , احتمال تـحـريف را مطرح كنند, بلكه به تاويلات و احتمالات بعيد ديگرى متشبث مى شوند و دليل آن هم واضح است , چون به صحت و اصالت نص موجود يقين كامل دارند.

/ 124