واژه تحريف در قرآن - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

واژه تحريف در قرآن

در قرآن ماده تحريف جز در معنى لغوى , يعنى دخل وتصرف در معنى كلمه و تفسير غيرموجه آن , به كار نرفته است .به اين نوع تحريف ـكه فقط تحريف در معنى كلمات است نه در چيز ديگرـ, سوء تاويل و تفسير به راى مى گويند.

در قـرآن مـى خوانيم : يحرفون الكلم من بعد مواضعه ((32)) , يعنى پس از آن كه كلمات در جايگاه و معنى خود استقراريافت آن را منحرف كرده [به سوى معناى ديگرى مى برند].در جـاى ديـگـر قـرآن مـى خـوانـيـم : وقـد كـانـ فريق منهم يسمعون كلامالله ثم يحرفونه من بعد مـهـاعـقلوه ((33)) , عده اى از آنان (يهود) سخنان خدا را مى شنيدند, ولى پس از فهميدن , آن را تحريف مى كردند .

چون به خيال خام خود با مصالحشان سازگارنبود آن را به معانى مورد نظرشان منحرف مى نمودند.شـيـخ طـوسـى مـى گـويـد: تـحـريـف به دو امر صورت گرفته يكى سوءتاويل و ديگرى تغيير و تـبـديل ((34)) , يعنى به شكلى لهجه كلام را تغيير مى دادند كه معنى ديگرى از آن فهميده شود.

چـنـانچه در آيه78 سوره آل عمران مى خوانيم : وان منهملفريقا يلوون السنتهم بالكتهاب لتحسبوه من الكتهاب ومهاهو من الكتهاب, در ميان آنها (يهود) كسانى هستند كه هنگام تلاوت كتاب , زبان خود را چنان مى پيچانند [وژست مى گيرند] كه گمان كنيد آنچه را مى خوانند از كتاب است درحالى كه از كتاب [خدا] نيست .

شـيـخ مـحـمـد عبده مى گويد: بخش مهمى از تحريف , تاويل گفتار خداوند است كه بر غير آن مـعـنـايى كه برايش وضع شده حمل شود و از لفظ تحريف هم همين معنى تبادر مى شود و همين تاويل سبب شد كه آنها به مقابله با پيامبر (ص) و انكار نبوتش برخيزند و اين شيوه هميشگى آنان تا امروز است كه بشارات عهدين را تاويل مى كنند ((35)) .

كـوتـاه سـخـن ايـن كـه تحريف عهدين توسط دانشمندان اهل كتاب ـكه قرآن بدان اشاره كرده ـ دوگونه بود: يكى سوء تاويل , يعنى به ناحق در تفسير آن دخل و تصرف مى كردند تا با پيامبر اسلام تطبيق نكند بدون اين كه به ظاهر الفاظ دست درازى كنند.

ديـگـر ايـن كـه وقـتـى كـتاب را تلاوت مى كردند لهجه ها را تغيير مى دادند تا معنى اصلى كلمه فـهـميده نشود و هنگامى كه لفظ با لهجه اى غير از لهجه طبيعى و اولى خود ادا شد ديگر آن لفظ نيست , بلكه چيز ديگرى است .

هدف آنان از اين تحريفها و نيرنگها, كتمان حقيقت و مخفى ساختن مژده ها و بشارتهاى انبياى پيشين به قدوم پيامبر اسلام بود.[تا اين جا روشن شد كه ماده تحريف در قرآن به همان معنى لغوى و تحريف معنوى به كار رفته ] و در مـورد تحريف اصطلاحى , يعنى كم وزيادكردن يا عوض نمودن كلمات قرآن با غير آن , استعمال نشده است .

دلايل بطلان شبهه تحريف

در اين جا چكيده اى از ادله رد شبهه تحريف در هفت بند بيان مى شود تا ميزان ارتباط اين مباحث با مساله تحريف روشن گردد.

1ـ حـكـم روشـن و قـطعى عقل عقل انسان به روشنى حكم مى كند كه احتمال هرگونه تغيير و تـبـديـل از سـاحت مقدس كتابى مثل قرآن كريم به دور است , زيرا قرآن كتابى است كه از روزاول مورد عنايت و اهتمام يك امت بزرگ و بافرهنگ بوده , پيوسته آن را مقدس شمرده درنهايت دقت و احـتـرام در تـعظيم و تكريم آن و دست نخورده ماندن آن تا ابد كوشيده و مى كوشند .

و بايد هم , چنين باشد, چراكه قرآن , اولين مرجع آنان در تمام ابعاد زندگى از مسائل دينى گرفته تا فعاليت سياسى و اجتماعى است .با اين تفصيل چگونه ممكن است كج انديشان و باطل گرايان به اين كتاب عزيز دست درازى كنند [و چيزى از آن كم كنند يا بر آن بيفزايند].

دانـشـمـنـد برجسته شيعه سيدمرتضى (متوفاى 436هـ.ق ) ((36)) مى گويد: يقين و آگاهى به صـحت نقل قرآن , مثل يقين به شهرها و حوادث بزرگ و كتابها و ديوانهاى مشهور عرب است ,زيرا در ايـن گونه موارد, مردم , اهتمام زيادى براى حفظ و اطلاع از آن به خرج مى دهند و انگيزه هاى فراوانى براى نقل و حراست از آن دارند و قرآن در پايه اى از اهميت است

/ 124