اگـر مـسـلمانان حرمت خويش پاس داشته , اتحاد همه جانبه خويش را حفظ كرده بودند, دشمنان خيانت پيشه نمى توانستند از شكاف موجود بهره بردارى كرده در گسترش آن بكوشند.آرى ! چـرنـدهـاى كـسانى همچون ابن حزم از ديرزمان و دشنامهاى افرادى مانند رافعى در عصر حـاضـر, بـه بـيـگـانگان جرات داده تا تهمتها را متوجه طايفه هاى مسلمانان كنند, بويژه متعرض قرآن كريم , يعنى مقدسترين پايه در زندگى مسلمانان شده و آن را هدف تيرهاى زهرآگين خود قراردهند.از جـمـلـه مـسـتشرق معروف , علامه گلدزيهر تمام تلاش خود را به كار برده تا از ارزش معجزه بـزرگ (قـرآن كـريـم ) بـكاهد .وى پديده اختلاف قرائتها را دستاويزى قرارداده براى اثبات وجود اخـتـلاف و چندگانگى در وحى الهى (كه از آسمان فرودآمده ) تا به خيال خام خود, اطمينان به وحى آسمانى و نسخه اصلى قرآن را ازبين ببرد.در پيشگفتار كتابش مى نويسد: هيچ كتاب تشريعى كه به اعتقاد قلبى يك گروه دينى , نص منزل يـا وحى آسمانى باشد وجودندارد, آن هم نصى كه از ديرزمان ثابت مانده , از پريشانى و بى ثباتى به دور مانده باشد, همان طور كه نص قرآن نيز به اين سرنوشت گرفتار شده است ((174)) .