در ايـن جا مناسب مى دانيم سخنان ارزنده و جالب ابن طاووس را در پاسخ ابوعلى جبايى (متوفاى 235هـ .ق ) كه قول تحريف را به شيعه اماميه نسبت داده بياوريم , آن جا كه مى گويد: همه نيش و سـرزنشها كه روانه قائلان به تغيير و تبديل قرآن ساختى متوجه عثمان مى شود چراكه ـبه اجماع مـسـلمانان ـ عثمان همه مردم را به اين مصحف شريف فراخواند و مصحفهاى ديگر را تحريف شده اعلام كرد و همه را سوزاند, پس اگر عثمان اعتراف نداشت كه قرآن از ناحيه صحابه دچار تبديل و دگـرگـونـى شـده , مـصحف تحريف شده اى نبود بلكه همه مساوى بودند [و نيازى به سوزاندن نداشت ].بـا ايـن حساب , چه كسانى مدعى اختلاف و دگرگونى قرآنند؟ پيداست شما و گذشتگانتان نه شـيعيان كه شما آنان را رافضى مى ناميد, زيرا در مذهب ما معلوم و مسلم مى باشد كه قرآن كتابى يـگـانـه اسـت كـه از سوى خداى يكتا نازل شده , همان طور كه بزرگ پيشواى ما حضرت جعفربن محمد, امام صادق (ع) فرموده است .و بايد به او گفت : تو در تفسير خود ادعا مى كنى كه بسمالله الرحمنالرحيم جزو قرآن نيست و آن را آيه اى از قرآن نمى دانى .بنابراين ـبه پندار شما ـ 113آيه در قرآن زيادى بوده و جزء قرآن نيست و خيال مى كنيد عثمان براى جداسازى سوره ها از هم در آغاز هر سوره بسم اللّه را ثبت كرد.اكـنـون اى ابـوعـلـى ! آيـا ايـن سخنان اعتراف به اين مطلب نيست كه خود شما كلماتى به قرآن افزوده ايد كه جزو قرآن و آيات آن نبوده است ؟ ((170)) *** بـه هـرحـال آنـهـا مـردمى بودند كه درگذشتند و خوب و بد گفتار و رفتارشان مربوط به خـودشـان مـى شـود .