فريادها در برابر فصل الخطاب - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


بـايـد بگويم : على رغم پژوهش گسترده اى كه انجام دادم اثرى از اين خبر پندارى نيافتم و شايد از مـعـمـر ابوالدنيا روايت كرده است ! عجيب اين كه بر بزرگان اماميه خرده مى گيرد كه چرا دليل عـقـلى را ـدر اصول عقايدـ بر دليل نقلى مقدم مى دارند مثل اين كه روايت سهو پيامبر را مردود مـى شـمـارنـد چـون با دليل عقلى ـكه مى گويد: هرگز روانيست پيامبر فراموش يا اشتباه كندـ سازگار نيست .


او مـى نـويسد: چگونه اين مساله را انكار مى كنند و دليل عقلى را بر دليل نقلى ترجيح مى دهند با اين كه در اين زمينه حديث رسيده پس بايد آن را بپذيريم و دليل عقلى را رهاكنيم ((201)) .


سپس مساله تحريف را با آن مقايسه كرده مى گويد: اخبار, گوياى تحريف قرآن است .پس بايد آن را پذيرفت هرچند با عقل رشيد مخالف باشد.هـمـيـن طـور در هـمـه نـوشـتـه هاى خود بر عقيده تحريف پافشارى كرده و با اخبار پراكنده و افـسـانـه هـاى خـرافى بر آن استدلال مى كند كه خلاصه دلايل او را در رساله منبع الحياة مى توان مطالعه كرد.


خوشبختانه محدث آگاه و انتقادگر بينا مولى محسن فيض كاشانى همان وقت در كتاب ارزشمند عـلم اليقين ((202)) و ديگر كتابهايش مثل الصافى و الوافى به رد دلايل او پرداخت [و پوچى آن را آشكارساخت ] .ديگر دانشمندان اسلام نيز در برابر او ساكت ننشستند.


فريادها در برابر فصل الخطاب


مـحـدث نـورى از روزى كـه ايـن راه سـنـگلاخ را پيمود, همواره از تنهايى خود احساس وحشت مـى كـرد, چـرا كـه مـى دانست نظر بزرگان شيعه همگى برخلاف اوست و به زودى سرزنشها و ناسزاها از هر كوى و برزن به سويش سرازير خواهدشد.


سـيـد هـبـةالـدين شهرستانى در نامه اى ـكه به عنوان تقريظ بر كتاب البرهان نوشته ميرزامهدى بـروجـردى (متوفاى 1373هـ .ق ) فرستاده ـ مى نويسد: بايد سپاس فراوان مولايت را به جاآورى كه نـعمت نگارش اين كتاب ارزشمند را به تو ارزانى داشت تا بار ديگر پاك بودن حريم قرآن شريف , از ننگ تحريف ثابت شود .


اين عقيده درستى كه از همان دوران جوانى با آن آشنابودم .در آن دوران كـه وطـنـم سـامـرا مركز دين و دانش , زير پرچم امام شيرازى بزرگ بود, به خوبى مـشـاهده مى كردم كه آن مركز بزرگ علمى به طور يكپارچه بر ضد محدث نورى به خاطر تاليف فصل الخطاب موج مى زد .


پس به هيچ مجلسى وارد نمى شديم مگر اين كه شيون ها و فريادها بر ضد ايـن كـتـاب و نـويـسـنـده و نـاشـرش بـلـنـدبود و با سخنان تند و آتشين آن را مورد انتقاد قرار مى دادند ((203)) .


بـديـن تـرتـيـب , صـاحـبـان قـلـم نـيـز به جوش و خروش آمده در پاسخ دادن به وى بر يكديگر پـيـشـى گرفته و با تندترين سخنان و كوبنده ترين عبارات به نقض كتابش پرداختند و براى نشر افكار و عقايدش هيچ مجالى باقى نگذاشتند.


يكى از شخصيتهاى معاصرش فقيه محقق شيخ محمود معرب تهرانى (متوفاى 1313هـ .ق ) است .كه كتابى ارزشمند به نام كشف الارتياب فى عدم تحريف الكتاب به رشته تحرير درآورد .


اين كتاب دربردارنده چهارهزار بيت شعر در سيصد صفحه است و تاليف آن در تاريخ هفدهم جمادى الاخره 1302هـ .ق پايان پذيرفت .


در اين كتاب استدلالات متين و براهين قاطع , آن چنان به كار رفته كه شيخ نورى را ناچار ساخت تـا انـدازه اى از نـظـريه خود برگردد, لذا در پاسخ آن , رساله اى به زبان فارسى نوشت ((204)) و هميشه سفارش مى كرد هركس نسخه اى از فصل الخطاب ((205)) دارد اين رساله را نيز تهيه كند, چون اين رساله به جاى متمم آن كتاب , و روشنگر مقصود مولفش مى باشد .شيخ آقابزرگ تهرانى نيز به اين رساله و مطالبش اشاره كرده است ((206))

/ 124