تحريف نزد اخباريهاى متاخر - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عجيبتر اين كه پنداشته است حجاج بن يوسف ثقفى طغيانگر بزرگ دوازده جاى قرآن را تغييرداد و قـرائت مـعـروف و مـتـداول ـتـا آن روزـ را بـه شـكـل كـنـونـى درآورد, مـثـلا مـى گويد: من الـمـرجـومـين ((371)) در داستان حضرت نوح من المخرجين و من المخرجين ((372)) در داستان حضرت لوط من المرجومين بوده كه اين دو عبارت را تغييرداد و جابه جا نمود ((373)) .

و تـخـيـلات بى ارزشى از اين قبيل كه هر عقل سالمى از آن گريزان است , چراكه حجاج سرگرم سـيـاسـت ظـالـمـانـه , بـسـيار كوچكتر از آن بود كه بتواند در امور دين و قرآن عظيم دخالت و دست درازى كند.

ايـن ياوه ها, نشخوار هرزه زبانان تهى مغز است همانان كه نمى دانند چه مى گويند و احترام امانت كلام را پاس نمى دارند.

ابـن خـطـيـب ايـن قـصه تخيلى را از روايت عبادبن صهيب از عوف در كتاب المصاحف ((374)) گرفته است , ولى پيشوايان علم حديث اين عباد را دروغگو و دروغپرداز مى دانند, فقط ابوداوود به روايات او توجه مى كرد ((375)) .

امـام حـافـظ محمدبن حبان مى نويسد: او مطالب منكر و ناشايست را از زبان افراد مشهور روايت مى كرد, به گونه اى كه حتى اگر مبتديان در علم حديث هم بشنوند, گواهى به مجعول بودن آن خواهندداد ((376)) .

يـكـى از آن مـطـالب همين حكايت خنده آور است كه متاسفانه ابن خطيب آن را همانند يك اصل مسلم پذيرفته و عرضه كرده است .

تحريف نزد اخباريهاى متاخر

تا اين جا پندار بى ارزش تحريف را نزد حشويه اهل سنت خوانديم .

گروهى افراطى ـكه خود را جزء شـيـعـيان مى دانندـ نيز مانند همكيشان حشويه خود, بى پروا كرامت و تقدس قرآن كريم را مورد تعرض قرار داده اند.پـيش از اين گفتيم دانشمندان محقق شيعه ـكه اهل نظر و اجتهادندـ همچنين محدثان بزرگ مـا, هـمـگـى بـا اسـتـناد به نقل متواتر و دليل عقل , احتمال تحريف كتاب خدا را به كلى مردود مى دانند و همچنان بر اين عقيده ـكه قرآن كريم نيز بدان تصريح فرموده ـ ثابت و استوارند.

آرى ! نـظـريـه تـحـريـف از سـوى گروهى ناچيز ـكه در ميان شيعيان چيزى به شمار نمى آيندـ مـطرح شد و اين در دوره هاى اخير و هنگامى بود كه جزائرى (متولد 1050 و متوفاى 1112 هـ .

ق ) به عنوان نابغه اين گروه در اطراف خليج فارس پديدارگشت و اين انديشه را ترويج كرد و شالوده آن را بـر پـايـه هـاى سـهـل انگارى و ساده انديشى ـبا اخبار پراكنده و افسانه هاى دور از واقعيت ـ پايه ريزى نمود و گروهى ساده انديش نيز با افكارى آلوده و خاطرى پريشان به دنبال او راه افتادند.

سـپـس نورى (متولد 1254 و متوفاى 1320هـ .

ق ), فرد سرشناس اين گروه از وى پيروى نمود و بـسـيار كوشيد كه دلايل كتاب را نقض كرده , حجيت آن را ـكه نزد همه اهل تحقيق مسلم است ـ نفى كند.

اينك پاره اى از دلايل جزائرى را در كتاب منبع الحياة ذكر مى كنيم .

او مـى گـويـد: اخـبـار مستفيض , بلكه متواتر, دلالت دارند كه قرآن دستخوش افزايش , كاستى و تحريف شده است از جمله :

الف ) از اميرمومنان (ع) سوال شد: دو جمله شرط و جزا در آيه سوم سوره نساء ((377)) چه تناسبى با هم دارند؟ پاسخ دادند: بيش از يك سوم قرآن از آن جا افتاده است .

ب ) روايـت شـده كه امام صادق (ع) درباره آيه كنتم خير امةب ((378)) , شما بهترين امتى هستيد كه ب گفت : چگونه اينها بهترين امت خواهندبود با اين كه فرزند پيامبر خدا را كشتند.

اين طور نيست , بلكه اين گونه نازل شد: كنتم خير / ائمة/ب, شما بهترين /امامانى / هستيدب كه منظور امامان اهل بيت للّه مى باشند.

/ 124