همگونى رويدادها در گذشته و حال - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سـپس جامعه كليسا از ميان اين اناجيل , قصه هايى را برگزيد كه با هدفهاى عمومى كـلـيسا منافات نداشت و چندان اهميتى به اختلاف و تناقضى كه بين مضمونهاى آن وجود دارد نـداد .و هـيـچ يك از انجيلها سند مسلسلى ندارند و هيچ نسخه اى از آن يافت نمى شود كه به خط شاگردى از شاگردان مولف باشد يا شواهدى دربر داشته باشد كه احتمال درستى آن را تاييدكند, به طورى كه محققان حتى در امكان نسبت دادن انجيلها به مولفان معروف آن , ترديد نموده اند و شايد بين نويسندگان واقعى با مولفان معروف آن تشابه اسمى بوده است ((251)) .

علامه محقق فخرالاسلام تشكيك هاى فنى و تاريخى , به درستي استناد انجيلها واردساخته كه آن را از تعداد بى شمارى از پيشينيان مسيحيت نقل مى كند ((252)) .پـاسـتـيـس مـى گويد: اين عهد جديد نه تاليف حضرت مسيح است و نه تاليف حواريون او, بلكه شخصى ناشناس اين كتابها را نوشته و به حواريون عيسى و شاگردان آنها نسبت داده است .

فـخـرالاسلام به دنبال اين سخن مى گويد: وى كه از محققان فرقه مانيكيز و از دانشمندان قرن چـهـارم اسـت بـه حقيقت پى برده و حق مطلب را اداكرده و شايد آن شخص ناشناس از دشمنان حضرت مسيح و مادر صديقه اش بوده است , چراكه در اين كتابها, ناسزاها و ناشايستهايى را به آنان نـسـبـت داده ـكـه [تـنـهـا از دشـمـنـان سـاخـته است ]ـ خدا رسوايش كند و از رحمت خويش دورسازد ((253)) .

اين بود سرگذشت عهدين در طول تاريخ .بنابراين بطور مسلم اصل عهدين باقى نمانده و آنچه در دسـت اسـت فـرع آن مى باشد, يعنى تنها ترجمه ها و پاره اى از تعليمات دينى كه در لابه لاى نقل رويدادهاى تاريخى گنجانده شده است .درنتيجه , موضوعى براى تحريف نمانده تا قائلان به لزوم همگونى بين رخدادهاى گذشته و حال , آن را مطرح كنند و قرآن را با آن بسنجند.

همگونى رويدادها در گذشته و حال

اكـنـون نـوبت به اين بحث رسيده كه بدانيم منظور از همگونى حوادث گذشته و حال چيست ؟ پـيـداست شيوه هاى زندگى , بستگى به شرايط, زمينه ها و اوضاع و احوال هر دوره و عصرى دارد كـه بـرحـسـب تـفاوت اجتماعات گوناگون , در طول زمانهاى مختلف فرق مى كند, ولى اصول زنـدگـى و مـقـتضيات آن , هميشه و در همه جا يكسان است مادامى كه مقتضاى طبيعت ذاتى , اجـتـمـاعـى انسان و مطابق با فطرت اولى اش باشد, چراكه فطرت انسان با گذشت زمان تغيير نمى كند.

انـسـان ـبـا وجـود فـطـرى خـويش ـ ذاتيات و ويژگيهايى دارد و از زمانى كه پا به عرصه وجود گـذاشـت هـمـراه او بـوده و تا زمانى كه مسير خود را در مقابل امواج خروشان زندگى در پهنه گـيـتـى مـى گـشـايـد, همچنان با او خواهدبود, چراكه اين ويژگيها و غرايز, از حقيقت انسان سـرچـشـمـه گرفته و از فطرتش مى جوشد و تا جايى كه ذات و فطرتش ـدر كاروان زندگى ـ با اوست , هماره اين ويژگيها را نيز خواهدداشت .

انـسان غريزه حب ذات و خوددوستى دارد و همين غريزه موجب مى گردد پيوسته آنچه سودمند و مناسب طبعش مى باشد به سوى خود جلب كند و زيانمند و ناپسند طبع را از خودش دورسازد, و لـذا مـى گويند: انسان اين گونه آفريده شده كه منافع را به سوى خود جلب و ضررها را از خويش دورمـى سازد .

/ 124