تغيير عقيده يا بازى با الفاظ! - مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ايـن رسـالـه تـلاش نـموده منظور خود را از تحريف اين گونه توجيه كند كه : مقصود از كتاب تـحـريف شده قرآن حاضر نيست , چراكه به همان شكل نخستين خود ـاز زمان توحيد مصاحف در زمان عثمان ـ باقى مانده و هيچ گونه دگرگونى و افزايش و كاستى تاكنون به آن راه نيافته است , بـلـكـه مـنـظـور, آن كتاب الهى فرودآمده از سوى خداست

كه هنگام جمع آورى نخستين قرآن , بخشهايى از آن نابودشد, البته اين بخشها در مورد احكام نبوده است , ولى همه فرقه هاى مسلمانان بـطـور يـكـپـارچـه مـعـتقدند هرگز چيزى ـهرچند كمتر از يك آيه يا كلمه اى ـ بر قرآن افزوده نشده است .

عـلامـه سـيـدمحمد حسين شهرستانى (متوفاى 1315هـ .ق ) نيز در رد نورى كتابى نوشت به نام حـفـظـالـكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف و در آن به خوبى مصون بودن قرآن از تحريف را اثبات نموده با گفتارى همه جانبه و شيوا و با اسلوبى زيبا و خالى از تعصب , به شبهه هاى مخالفان پاسخ داده است ((207)) .

هـمـچنين همه كسانى كه درباره قرآن يا تفسير دست به قلم برده اند سخنان نورى را پاسخ داده , مردود شمرده اند مانند علامه بلاغى كه در پيشگفتار تفسير آلاءالرحمن وى را سرزنش كرده , او را محدثى پركار كه روايات شاذ و افسانه ها را جمع آورى مى كند معرفى نموده , مى نويسد: اين روايات ضـعـيـف و شـاذ ـكـه قـائلان بـه تـحـريـف بـه آن چسبيده اندـ تفسيرهاى ديگرى به جز ظاهر ترديدآورشان دارند.

مـثـلا در تـفـسـيـر آيه هذا الذى كنتم به تكذبون ((208)) , اين همان چيزى است كه آن را تكذيب مى كرديد .امام كاظم (ع) مى گويد: يعنى : اميرالمومنين.راوى مى پرسد: آيا اين تنزيل آيه است ؟ امام پاسخ مى دهد: آرى ((209)) .

پيداست عبارت يعنى دليل آن است كه امام (ع) آيه را تفسير مى كند, زيرا تنزيل در اين جا به معناى شان نزول است , اما قائلان تحريف ـبه غلطـ پنداشته اند كه آن جزء قرآن بوده و ساقط شده است .در پـايـان مـى گـويـد: اين روايت و امثال آن , همه استدلالات فصل الخطاب را ـ كه از اين گونه روايات پركرده ـ برباد مى دهد ((210)) .

تغيير عقيده يا بازى با الفاظ!

شـنـيـديـم كه شيخ نورى از نظريه خود درباره تحريف قرآن بازگشته و موضع خود را اين گونه تـوجـيـه كـرده كـه قـرآن حـاضـر, هيچ تغييرى نكرده فقط بخشهايى از قرآن اصلى مورد غفلت جمع كنندگان قرارگرفت و ازبين رفت .

/ 124