شيخ محمد عبده مى گويد: بخش مهمى از تحريف , تاويل گفتار خداوند است كه بر غير معنايش حمل شود و از لفظ تحريف (در قرآن ) نيز همين معنا به ذهن مى رسد و همين تاويل , سبب شد كه يـهود و نصارى به مقابله با پيامبر (ص) پرداخته , نبوتش را انكاركنند و اين شيوه هميشگى آنان تا امروز اسـت كه بشارات عهدين را تاويل مى كنند ((219))
خداوند متعال مى فرمايد: يااهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل وتكتمون الحق وانتم تعلمون ((220)) , اى اهل كتاب ! چراحق را به باطل مى آميزيد و حق را مـى پـوشانيد با اين كه مى دانيد و فرموده است : ومن اظلم ممن كتم شهادة عنده من الله ((221)) , و چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه گواهى و شهادت الهى را ـكه نزد اوست ـ پنهان سازد.
قـرآن كـريم آشكارا مى گويد: تورات و انجيل و ديگر كتابهاى نازل شده [از سوى خداوند] نزد اهل كـتاب محفوظ بوده است و اگر همان را اقامه نموده , بدان عمل مى كردند زندگى بر آنان لبخند مى زد و از يك حيات سعادتمندانه و برتر برخوردار مى شدند:
ولو انهم اقاموا التورية وادنجيل وما انزل اليهم من ربهم !كلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم منهم امة مقتصدة وكثير منهم ساء ما يعملون ((222)) , و اگـر آنان , تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده برپا دارند, از آسمان و زمـيـن روزى خواهندخورد, جمعى از آنان معتدل و ميانه رو هستند, ولى بيشترشان اعمال بدى انجام مى دهند.
دربـاره تـورات مـى فـرمـايـد: قل من انزل الكتاب الذى جاء به موسى نورا وهدي للناس تجعلونه قراطيس تـبـدونها وتخفون كثيرا ((223)) , بگو: چه كسى كتابى را كه موسى آورد نازل كرد؟ كتابى كه براى مـردم نـور و هدايت بود [اما شما] آن را به صورت پراكنده قرارمى دهيد, بخشى را آشكار و قسمت زيادى را پنهان مى داريد.
شـيـوه اهل كتاب اين بود كه كتابهايشان را تجزيه مى كردند و بخشهايى را كه به سود مقاصدشان بـود بـراى مـردم آشـكـار مـى سـاخـتند, اما بخشهايى را كه به زيان منافعشان بود هميشه پنهان مـى داشـتـنـد, همان گونه كه بشارتهايى را كه از ظهور پيامبر اسلام خبر مى دهد توجيه و آن را برخلاف مجراى طبيعى خود تفسير كرده و مى كنند.
و بـديـن جـهـت , قـرآن كـسـانـى كه كتاب را برگرفته و به محتواى آن ـبدون تاويل و تحريف ـ عمل كردند ستايش نموده , مى فرمايد: الذين يتبعون الرسول النبي الامي الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التورية وادنجيل ((224)) , همانها كه از فرستاده خدا پيامبر امى پيروى مى كنند, پيامبرى كه صفاتش را, در تورات و انجيل ـكه نزدشان است ـ مى يابند.
مـى تـوانـيـد نـمـونه هايى از تحريف را كه در ترجمه عهدين ـنه در متن اصلى آن ـانجام شده در صفحه هاى 124, 127, 129و131 اصل كتاب , و نيز در انيس الاعلام , ج1 , صص 8آ20 بخوانيد.