مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصونیت قرآن از تحریف - نسخه متنی

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2ـ آيه رغبت (اعراض )! عـمـر مى گويد: در ميان آيات كتاب خدا كه مى خوانديم , اين عبارت هم بود: ان لاترغبوا عن آبائكم فـانـهـ كفر بكم ان ترغبوا عن آبائكم, از پدرانتان اعراض نكنيد چرا كه اين , كفر به خودتان است كه از پـدرانـتـان اعـراض كنيد يا ان كفرا بكم ان ترغبوا عن آبائكم, اين , كفر به خودتان است كه از پدرانتان اعراض كنيد ((275)) .

و در روايت ديگرى مى گويد: ان انتفائكم من آبائكم كفر بكم, جداساختن خودتان از پدرانتان موجب كفر به خودتان مى شود ((276)) .شايد حديثى از پيامبر (ص) شنيده و آن را به جاى قرآن انگاشته است , اما چرا در الفاظ متن , ترديد دارد بـا اين كه هرسه عبارت , غيرمنسجم و نامناسب است و شباهتى به ديگر كلمات زيبا و رساى پيامبر (ص) ندارد؟ مثلا, معنى كفر به خويشتن چيست ؟ 3ـ آيه جهاد! عـبارت ديگرى كه به پندار عمر از قرآن افتاده آيه جهاد است .

از ابن عوف پرسيد: آيا در آنچه بر ما نـازل شـد ايـن عـبـارت را نـمـى يـابـى ؟ انـ جاهدوا كما جاهدتم اول مرة, جهادكنيد همان طور كه نخستين بار جهاد كرديد.پاسخ داد: آن هم در ميان آنچه از قرآن ساقطشد قرارداشت ((277)) .

4ـ آيه فراش ! چـهـارمـين آيه اى كه به پندار عمر از قرآن حذف شده اين سخن پيامبر است : الولد للفراش وللعاهر الحجر, فرزند براى بستر (شوهر) است و براى بدكاره سنگ است ((278)) .

اينها چهار آيه بود كه به پندار عمر از قرآن حذف شده , ولى هيچ يك از اصحاب پيامبر (ص) مانند: زيد, ابي و ديـگـران ادعـاى او را نـپذيرفتند وگرنه آن را در مصحفهاى خود ثبت مى كردند .

آرى ! در اين جهت با او موافقت كردند كه اينها سخنانى بوده كه به پيامبر (ص) وحى شد و پيامبر هم آن را ـمثل بقيه احكام اسلام ـ ابلاغ كرد.

ايـن انـكـار هـمـاهـنـگـ اصحاب , خود عمر را نيز به شك واداشت لذا ـحتى در زمان حكومتش ـ جـرات نكرد دستوردهد تا آن را در مصحفها بنويسند و اين بهانه كه مى ترسم مردم بگويند عمر به كـتـاب خـدا افـزود, يك بهانه ظاهرى است , چراكه اگر واقعا مساله برايش مسلم بود چيزى او را بازنمى داشت .

بنابراين , قرآن بودن عبارات يادشده حتى نزد قائلش ـكه از خود شك داردـ ثابت نشده است .5ـ آيا قرآن داراى000 ,027,1 حرف است ؟! طـبـرانـى از محمدبن عبيدبن آدم از عمربن خطاب روايت مى كند كه گفت : قرآن يك ميليون و بيست و هفت هزار (000,027,1) حرف دارد .پس هركس آن را با صبر و براى خدا بخواند در برابر هر حرفى همسرى از حورالعين خواهدداشت ((279)) .

نـمى دانيم خليفه چه وقت علم ريا ضيات و آمار را آموخته وچه كسى در آن هنگام حروف قرآن را شـمـرده بـود با اين كه در حديثى از ابن عباس مى خوانيم : قرآن سيصدوبيست وسه هزار و ششصد وهفتاد و يك حرف (671,323) دارد ((280)) عددى كه [تقريبا] مطابق واقع است .

ذهبى مى نويسد: تنها كسى كه اين خبر باطل را نقل كرده محمدبن عبيد است ((281)) .گـويـا ابـن عبيد هم از رياضيات سردرنمى آورده , زيرا اگر مساله همان طور باشد كه او پنداشته , بايد بيش از دوسوم قرآن ازبين رفته باشد, يعنى :

0703329 671,323000,027,1

6ـ ازبين رفتن قرآن با كشته شدن حاملان آن ! ابن ابى داود از ابن شهاب روايت كرده كه گفت : قرآن فراوانى نازل شد پس دانايان به آن ـكه حافظ آن بودندـ در روز يمامه كشته شدند و بعد از آنان دانسته و نوشته نشد ((282)) .

بايد پرسيد: مگر قرآن ـمنحصراـ در سينه آن قاريان قرارداشت و ديگران , يعنى بزرگان اصحاب از آن بـى بهره بودند, بويژه قاريان معروفى كه در زمان پيامبر (ص) شناخته شده و همچنان در قيد حيات بودند؟! 7ـ زيادى در مصحف عايشه ! فـاصـلـه بـعد از وفات پيامبر (ص) تا سال سى ام هجرى , دوران پيدايش مصحفهاى گوناگون بود كه هـريك به نام گردآورنده يا نسخه بردار آن ناميده مى شد .

يكى از آنها مصحف عايشه بود كه گويا تقاضا كرده بود از روى نسخه ديگران برايش بنويسند و ـبه پندار برخى ـ پاره اى اضافات داشته كه در جريان توحيد مصاحف , حذف شده است .

/ 124