مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
هـمـيـن طـور است آيه مورد بحث , يعنى خداى متعال حكم قطعى و الزامى نموده است كه جاى هيچ ترديد و بهانه جويى در امتثال آن باقى نمى ماند.17ـ پندار بى پايه ! بـاز طـبـرى از ابـن عـبـاس روايـت مى كند كه آيه افلم يايئس الذين آمنوا ان لو يشاء الله لهدى الناس جميعا ((326)) را افلم /يتبين/ الذينب قرائت مى كرد, به او اعتراض شد.پاسخ داد: گمان مى كنم كاتب در حال چرت زدن آن را نوشته است .ابن جريج مى گويد: ابن كثير و غير او پنداشته اند كه اين آيه , در قرائت نخستين افلم / يتبين /ب بوده است ((327)) .ابـن حجر مى گويد: اين حديث را طبرى به سند صحيحى روايت كرده كه همه رجال آن , از رجال بخارى هستند ((328)) .زمخشرى اين نسبت را شديدا انكاركرده مى نويسد: گفته اند هنگامى كه كاتب در حال چرت زدن بـوده دنـدانـه هاى سين را نوشته است , ولى اين سخنان و مانند آن , درباره كتاب خدا به هيچ نحو پذيرفتنى نيست , كتابى كه باطل نه از جلو و نه از پشت سر [از هيچ سو] بدان راه ندارد.بنابراين , چگونه چنين غلطى آن چنان مخفى مى ماند كه در نسخه امام [نسخه اصلى و مادر] ثابت مـى گردد با اين كه هماره در دست آن بزرگان بوده است , بزرگانى كه در دين خدا, كاملا جانب احـتـيـاط را رعايت مى كردند و بر قرآن هم مسلطبودند, به طورى كه هيچ نكته ريز يا درشتى از نظر آنان پنهان نمى ماند .به خدا سوگند ـبدون شك ـ اينها تهمت و دروغ است ((329)) .ايـن بود سخن اين محقق و متخصص در ادب و تفسير .از اين گذشته چگونه مى توان قرائت همه مسلمانان را ـكه سينه به سينه و دهان به دهان از پيامبر اكرم (ص)گرفته اندـ نادرست شمرد؟ آرى ! ـبدون ترديد ـاين يك پندار خام و نسبت دروغ است .امـا صحت سند ـبه اصطلاح اهل سنت ـ چشمان برخى ـمانند ابن حجرـ را پركرده , نقل را بر عقل رشـيـد تـرجـيـح داده , مـطـالـب مـشكوك و ساختگى را گرفته و موضوع مسلم و قطعى را رها كرده اند ((330)) .18ـ چهار كلمه نادرست ! به پندار برخى ناآگاهان از ادبيات عرب , در قرآن غلطهايى مشاهده مى شود كه طبق قواعد كلام ـالـبـتـه بـرحسب آشنايى ناقص مدعيان ـ بايد به گونه اى ديگر مى بود, از جمله پندارهاى واهى عروةبن زبير درباره سه آيه زير است :الـف ) آيـه63 سـوره طـه /ان/ هذان لساحران, اين دو نفر مسلما ساحرند به رفع اسم ان [كه به پندار او هذين ((331)) درست است چون اسم ان منصوب مى باشد].ب ) آيه69 سوره مائده ان الذين آمنوا والذين هادوا والصابئون به رفع صابئون كه به اسم ان (الذين امنوا) عـطـف شـده [و چـون الـذيـنـ در موضع نصب است , معطوف بر آن نيز بايد منصوب و به صورت صابئين ((332)) باشد].ج ) آيـه162 سـوره نـسـاء لكن الراسخون فى العلم منهم والمومنون يومنون بما انزل اليك وما انزل من قبلك والمقيمين الصلوة والموتون الزكوة ((333)) كه مقيمين چون عطف بر مومنون شده بايد مرفوع [و به صورت مقيمون ] باشد.مى گويد: از عايشه درباره اين آيات پرسيدم .گـفـت : فـرزند خواهرم ! اينها كار كاتبان است كه اشتباه نوشته اند! .سيوطى مى نويسد: سند اين روايت به تاييد شيخين [بخارى و مسلم ] صحيح است ((334)) .د) بـه تـابـعـى گـرانـقـدر سعيدبن جبير هم نسبت داده اند كه گفته : چهار حرف غلط در قرآن مـشـاهـده مـى شـود سـه مـورد آن همان است كه ذكرشد و مورد چهارم آيه دهم سوره منافقون مـى بـاشـد فـاصدق واكن من الصالحين, تا صدقه بدهم و از صالحان باشم به جزم مضارع (اكن) كه به (اصدق) عطف شده و چون اصدق به تقرير ناصب (ان) بعد از فاء عطف , منصوب شده [معطوف بر آن نيز, بايد منصوب گردد] ((335)) .و از ابـوخـالد هم روايت شده كه از ابان بن عثمان ـآن شخصيت برجسته و بزرگ علمى ـ پرسيدم :چرا المقيمين الصلوة منصوب است با اين كه كلمات پس و پيش آن همگى مرفوعند؟ گـفـت : ايـن اشتباه از ناحيه كاتب رخ داده , چون وقتى كلمات قبل از آن را نوشت , از املاكننده پرسيد: چه بنويسم ؟ گفت : اكتب المقيمين الصلوة ((336)) , بنويس المقيمين الصلوة.پس به هماصورتى كه شنيد, نوشت ((337)) .