مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
الـف ) ابومنصور, احمدبن على بن ابى طالب طبرسى (متوفاى 620هـ .ق ) كه معمولا كتاب را به او نسبت مى دهند و سيدبن طاووس هم در كتاب كشف المحجة آن را به او نسبت داده است .ب ) ابوعلى , فضل بن حسن بن فضل طبرسى نويسنده تفسير مجمع البيان (متوفاى 548هـ. ق ) نـويسنده كتاب الغوالى , و محدث استرآبادى و ابن ابى جمهور احسايى در كتاب المجلى كتاب را به او نسبت داده اند.ج ) ابـونـصـر, حـسـن بن فضل بن حسن نگارنده كتاب مكارم الاخلاق فرزند امين الاسلام طبرسى نويسنده مجمع البيان .د) ابوالفضل , على بن حسن بن فضل نواده صاحب تفسير و نويسنده كتاب نثراللئالى و مشكاةالانوار كه به عنوان تكميل و تتمه كتاب مكارم الاخلاق پدرش نوشت .[اكـنـون بـبـينيم محتواى كتاب چيست ؟] محتواى كتاب را تعدادى احاديث مرسل و بدون سند تشكيل مى دهد كه بيشتر آنها آميخته اى از روايات نقلى و استدلالات عقلى است ـكه ارزش آنها به خـودشان است نه به اسنادشان ـ از اين رو دانشمندان , مطالب آن را همانند روايات ـكه تعبد به آن لازم اسـت ـ تـلـقى نمى كنند, چرا كه يك بحث عقلى بوده و از نظر نقلى چندان اعتبارى ندارد و همين موضوع از ارزش كتاب به عنوان يك سند براى رويدادهاى تاريخي گذشته مى كاهد.شـايـد بـه هـمـين جهت , مولف , نام خود را در آغاز كتاب پنهان ساخته , انگيزه اش از تاليف آن را, تـرغـيـب شـيـعـيان به پيمودن راه مناظره و جدال احسن مى داند, لذا انواع جدلها را در مباحث گـونـاگـون ديـنـى آورده و آن را به همه يا برخى بزرگان دين نسبت داده تا اين شيوه خوب را رواج دهد.وى مـى نـويـسـد: در بيشتر موارد, سند اخبار را بازگو نمى كنيم , چون مطالب آن , مورد اتفاق يا موافق دلايل عقلى مى باشد و يا در كتابهاى تاريخ و سيره مشهور است .بنابراين , كتاب مزبور به يك كتاب كلامى شبيه تر است تا به يك كتاب حديثى و منبع تاريخى , زيرا منظور اصلى در آن , استدلال به ادله عقل است نه استناد به نقل و روايات .يـكـى از ايـن بحثها استدلالهاى مفصلى است در پاسخ يك زنديق كه مى پنداشت در قرآن تناقض وجـوددارد و آن گفتگو را به اميرالمومنين (ع) نسبت مى دهد و شايد همه يا بيشتر آنها پرسشهايى فـرضـى بوده تا موارد استدلال و جدال احسن , نشان داده شود, هرچند پاره هايى از روايات هم در لابه لاى آن گنجانده شده است .بـه هـمـين دليل , اين گفتگو را ـبا اين طول و تفصيل و ناهماهنگى و آشفتگى ـ كسى جز او نقل نكرده است ((460)) . 8ـ تفسير منسوب به امام عسكرى (ع) تـفسيرى است ناتمام , شامل تفسير سوره فاتحةالكتاب و آيات پراكنده اى از سوره بقره ـكه با جمله ولاياب الشهداء اذا مادعوا ((461)) از بلندترين آيه قرآن پايان مى يابد.ايـن كـتـاب ـبـنـا بـه روايت صدوق ـ اثر مشترك ابويعقوب , يوسف بن محمدبن زياد و ابوالحسن , عـلـى بـن مـحـمدبن سيار مى باشد كه ـبه ادعاى خودشان ـ نزد امام حسن عسكرى (ع) رفت وآمد داشـتـنـد و هرروز مقدارى از سخنان امام را كه برايشان املا مى فرمود مى نوشتند .اين دو همراه پـدرانـشـان از استرآباد ((462)) به عراق كوچ كرده , در سامرا فرودآمدند هنگام بازگشت , امام به آنـان پـيـشـنـهـادكـرد فـرزندانشان را بگذارند تا دانش بياموزند, آنها هم پذيرفتند .